اعتراف هاي صادقانه
سلاممممم دوستان گلم... هدف از درست
كردن اين صفحه اينه كه بياد و هرچي اتفاق
جالب و باحال تو زندگيتون براتون افتاده
بازگو كنيد منم الان ميكنم اعتراف
ميكنم كه زماني كه بچه بودم عشق اتيش
بازي داشتم يه شب برق ها رفته بود مادرم
رفت شمع اورد تا يعني اتاق روشن شه منم
دوتاشو دزديم و بردم تو يه اتاق ديگه
روشن كردم ديگه يادم رفت تا اينكه بابام
فهميد بو سوختگي مياد رفت ديد فرش تو
اتاق اتيش گرفته

مورچه های صحرا نشین اجتماعی در طول شب یک توده مخروطی موقت درست می کنند . آنها برای این کار از بدنشان استفاده می کنند . مورچه ها به همدیگر می چسبند و از یک شاخه درخت آویزان می شوند.
آبشان به یک جو نمی رود(یا با یکدیگر خوب نیستند یا با هم توافق ندارند)
غرور امیز ترین فتح در تاریخ شوروی؟
![]() |
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 11734:2 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.