نازنـین از تو چه پنهـون
توشدی مهمون من ، مهمون قلبم از صدات
زمزمه عشقو شناختم
توبه من قشنگترین لحظه رو دادی
من واست قشنگترین قصه رو گفتم
نازنین
از تو چه پنهون ، آتیش افتاده به جونم
تا می تونی مثل آتیش ، بسوزونم بسوزونم
عاشقیت همیشه بامن ، عشق من همیشه باتو
گریه هام می گذرن از من ، زندگیم پرمی شه باتو
اومدی تو روزگارم ، دیگرون رفتنو رفتن
من اگه واست عزیزم ، این پنهون نکن از من
نازنین
از تو چه پنهون ، آتیش افتاده به جونم
تا می تونی مثل آتیش ، بسوزونم بسوزونم
نازنین
از تو چه پنهون ، آتیش افتاده به جونم
تا می تونی مثل آتیش ، بسوزونم بسوزونم
عاشقیت همیشه بامن ، عشق من همیشه باتو
گریه هام می گذرن از من ، زندگیم پرمی شه باتو
وقتی دستاتو گرفتم ، لحظه چشماتو دیدن
به من این مژده رو دادی ، که رسیدم به رسیدم
نازنین
از تو چه پنهون ، آتیش افتاده به جونم
تا می تونی مثل آتیش ، بسوزونم بسوزونم
نازنین
از تو چه پنهون ، آتیش افتاده به جونم
تا می تونی مثل آتیش ، بسوزونم بسوزونم
در زلاند نو ، مردم قبیله مااوری هنگام خیر مقدم گفتن به میهمانان ، چشم ها را به حالت وحشتناکی گرد می کنند و بعد زبان خود را از دهان بیرون می آورند . این کار به معنی احترام گذاشتن ب میهمانان است .
آنچه نپاید ،دلبستگی را نشاید (انسان نباید به مال و منال دنیا بیش از حد لزوم وابسته باشد )
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 2152:4 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.