داستان کوتاه

در اولین صبح عروســی ، زن و شوهــر
توافق کردند که در را بر روی هیچکس باز
نکنند .

در اولین صبح عروســی ، زن و شوهــر توافق کردند که در را بر روی هیچکس باز نکنند . ابتدا پدر و مادر پسر آمدند . زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند . اما چون از قبل توافق کرده بودند ، هیچکدام در را باز نکرد . ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند . زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند . اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت : نمی تونم ببینم که پدر و مادرم پشت در باشند و در را روشون باز نکنم . شوهر چیزی نگفت ، و در را برویشان گشود . سالها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد . پنجمین فرزندشان دختر بود . برای تولد این فرزند ، پدر بسیار شادی کرد و چند گوسفند را سر برید و میهمانی مفصلی داد . مردم متعجبانه از او پرسیدند : علت اینهمه شادی و میهمانی دادن چیست ؟ مرد بسادگی جواب داد : ♥ چـــون این همـــون کسیــــه که ، در را برویم باز میکنـه !!!

فقط کامنت    

ایجاد کننده

طولانی ترین عمر در بین پرندگان از آن کلاغی است که بیش از صد سال نیز عمر می کند ( طوطی نیز تا 73 سال عمر می کند.)

ضرب المثل

آب از سر گذشتن ( بدبختی به منتهی رسیدن )

مسابقه
برای شرکت در مسابقه، شماره شما باید در سیستم ثبت شود

سوال شماره 22250 تأیید کننده: مسعود
لیلی و مجنون از کیست؟
(1) نظامی
(2) شهریار
(3) سهراب سپهری
(4) حافظ
پاسخ صحیح را به صورت
شماره سوال:پاسخ صحیح
به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید.
مثال: از چپ به راست بخوانید 22250:2
هر روز یک نفر از کسانی که پاسخ صحیح داده باشند به قید قرعه، عضو ویژه اورداپ خواهند شد.
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.

صفحات ایجاد شده توسط اعضا