عشق اینترنتی

روزی كه پدرم را مجبور می كردم با دریافت
وام برایم كامپیوتر بخرد هیچ وقت فكر
نمی كردم كه این وسیله خیلی زود زندگی ام
را به سیاه بختی و تباهی بكشد. نوعروس پس
از دریافت حكم طلاق با خوشحالی در حال
خروج از دادگاه خانواده بود ، درباره
سرنوشت غم انگیز زندگی اش گفت: آن روز
وقتی پدر با كامپیوتری مجهز به خانه آمد
از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم. با
خوشحالی آن را در گوشه اتاقم گذاشتم. از
فردای آن روز با خرید كارت اینترنت به
دنیای عجیب و غریب اینترنت وارد شدم. چند
شب بعد از طریق چت با...

پسری۳۸ ساله كه خود را استاد دانشگاه
معرفی كرد آشنا شدم. بعد از یك هفته
ارتباط اینترنتی از شوق دیدار هم در یكی
از بوستان های شرق تهران قرار ملاقات
گذاشتیم. سعید جوانی متشخص و آرام و
خوشروبه نظر می رسید. در همان نگاه اول
مجذوب و شیفته اش شدم. پس از چند جلسه
ملاقات حضوری و ارزیابی شخصیتی اش به
خودم گفتم «دختر، ۲۶ سال از خدا عمر
گرفتی، مطمئن باش این همان فردی است كه
سال ها انتظارش را می كشیدی.»روی تختم
دراز كشیده بودم، به حرف های سعید و
آینده مشترك مان فكر می كردم تا این كه
بالاخره تصمیم خود را گرفتم، ۳ ماه از
آشنایی مان گذشته بود كه یك روز پدرم به
طور اتفاقی با پیغام اینترنتی سعید روبه
رو شد و بدین ترتیب از رابطه دوستی من و
سعید باخبر شد. آن شب پدرم به گفت وگو با
من نشست و پس از كمی مقدمه چینی
پرسید:چند وقت است ؟با شنیدن این حرف در
حالی كه شوكه شده و زبانم بند آمده بود
بریده بریده به حرف زدن پرداختم. بعد هم
مجبور شدم تمام حقایق را بگویم. پدرم
همان روز استفاده از كامپیوتر را برایم
ممنوع كرد. اما من كه به سعید به شدت
علاقه مند شده بودم دور از چشم پدر با او
ارتباط داشتم.سرانجام پس از چند ماه
رابطه پنهانی، سعید را مجبور كردم به
خواستگاری بیاید.با این كه پدر به شدت
مخالف وصلتمان بود اما وقتی با اصرارهای
من و پا در میانی مادرم مواجه شد ۲ ماه
بعد هم با مهریه ۱۳۵۸ سكه طلا به عقد
سعید درآمدم.روزهای اول زندگی در كنار
او خوشبخت بودم تا این كه بعد از ۵ ماه او
چهره واقعی اش را رو كرد. او به قدری عصبی
و تندخو بود كه اگر خواسته های معقول و
غیرمعقولش خیلی زود برآورده نمی شد مرا
به باد كتك می گرفت. ضمن آن كه فهمیدم او
نه تنها استاد دانشگاه نیست بلكه در كار
خرید و فروش موبایل است.ادامه در پایین

فقط کامنت    

ایجاد کننده

ضربان قلب مرغ مگس خوار در هر دقیقه 1200 مرتبه است . مرغ مگش خوار روزانه به اندازه یک جت جنگنده انرژی (سوخت ) مصرف می کند . اگر انسان بخواهد این انرژی را بسوزاند باید روزانه 45 کیلوگرم شکر بخورد . این انرژی باعث می شود که خون انسان 40 برابر دما ی جوش به جوش آید . ضربان قلب رغ مگس خوار در حالت نشسته به یک بیستم کاهش می یابد.

ضرب المثل

دبه در آوردن ( تلاش برای فسخ و تغییر قرار به سود و نفع خود )

مسابقه
برای شرکت در مسابقه، شماره شما باید در سیستم ثبت شود

سوال شماره 7485 تأیید کننده: چشم براه
شک در نماز بین 2 و 3 در قیام چه حکمی دارد؟
(1) باطل نیست
(2) باطل است
(3) صحیح
(4) هیچکدام
پاسخ صحیح را به صورت
شماره سوال:پاسخ صحیح
به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید.
مثال: از چپ به راست بخوانید 7485:1
هر روز یک نفر از کسانی که پاسخ صحیح داده باشند به قید قرعه، عضو ویژه اورداپ خواهند شد.
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.

صفحات ایجاد شده توسط اعضا