سوال مهم

تا از ماشین اومدم پایینو خواستم چک کنم در قفل شده یا نه سمند که باسرعت زیاد میروند زد به پسر جوونی که 27 شایذم 28 سال بیشتر نداشت انقد شوکه شده بودم که اصلا به ذهنم نمیرسیدکه شاید من بتونم کمکش کنم تا بخودم اومدمو رفتم روسرشو نبضش رو گرفتم تموم کرده بود تو همون لحظه گوشیش که تو دستش بود مدام زنگ میخورد انقدکه بقیه دوروریاگفتن منم گوشیش رو برداشتم اسم کسی که زنگ میزذ رو سیوکرده بود atefejoni!!!!!!

جرات نکردم ج بدم اما رد دادم بله به همین سادگی یه جوون خوشتیپ خوشگل و.... لابد با هزاران هزار آرزو برا خودشو عطفه جونش رفت زیر خاک.اما چیزی که ذهنمو درگیر کرده اینه:اگه من جای اون پسر بودم یا حتی جای عاطفه چکارمیکردم.شما چی تاحالا به این قسمته زندگی فکر کردین؟