ساعات اجابت دعا در روز جمعه

وسعت رزق و سلامتي سرآمد حاجات دنيايي
ساعات اجابت دعا در روز جمعه جام جم
آنلاين: آيت‌الله شيخ مجتبي تهراني با
تأکيد بر اينکه جمعه، آقاي روزهاي هفته
است ، ساعات اجابت دعا در اين روز را
برشمرد و گفت: وسعت رزق و سلامتي سرآمد
حاجات دنيايي هستند. بحث ما راجع به ماه
مبارک رمضان بود که عرض کردم ماه تلاوت
قرآن، يعني بازگوکردن کلام ربّ و ماه
دعا، يعني سخن گفتن عبد با ربّ است و دعا
هم بر دو قسم است؛ مأثور و غيرمأثور. عرض
کردم که براي دعا شرايط و آدابي هست و
بحث ما به اينجا رسيد که دعا مؤثر است
اما عوا

وسعت رزق و سلامتي سرآمد حاجات دنيايي
ساعات اجابت دعا در روز جمعه
جام جم آنلاين: آيت‌الله شيخ مجتبي تهراني با تأکيد بر اينکه جمعه، آقاي روزهاي هفته است ، ساعات اجابت دعا در اين روز را برشمرد و گفت: وسعت رزق و سلامتي سرآمد حاجات دنيايي هستند.

بحث ما راجع به ماه مبارک رمضان بود که عرض کردم ماه تلاوت قرآن، يعني بازگوکردن کلام ربّ و ماه دعا، يعني سخن گفتن عبد با ربّ است و دعا هم بر دو قسم است؛ مأثور و غيرمأثور. عرض کردم که براي دعا شرايط و آدابي هست و بحث ما به اينجا رسيد که دعا مؤثر است اما عواملي هم هستند که اين‏ها بر روي دعا اثرگذار در سه رابطه هستند.

يکي از عوامل مؤثر بر دعا ، عامل زمان بود. ما اول در مورد «شبانه‏روز» بحث کرديم؛ در شب چه موقعي از شب و در روز نيز به همين صورت.

درباره روز که جلسه گذشته بحث کردم، اگر دقت کنيد سه موقعيت را مطرح مي‏کنند؛ يکي هنگام طلوع آفتاب، دوم هنگام زوال شمس، يعني نيم‏روز و سوم هنگام غروب آفتاب. اگر خوب دقت کنيد، مي‏بينيد که در معارف ما چقدر زيبا مسائل معنوي ما به مسائل مادي ما آميخته شده است.

اول و وسط و آخر هر روز نسبت به جميع امور، به ياد خدا باش و از او بخواه و خودت را به او واگذار کن. «لَا حَولَ وَ لَا قُوَّ?َ إلَّابِالله»؛ متوجه اين معنا باش که هيچ پناهگاهي و هيچ نيرويي جز پناهگاه الهي و نيروي الهي نيست. لذا آيات و روايات ما اول و وسط و آخر روز را مطرح مي‏کند. اين براي شبانه‏روز بود؛ حالا گام‏به‏گام پيش مي‏رويم.

تأثير شب و روز جمعه بر دعا

اما هفته؛ در روزهايي که ايام هفته را تشکيل مي‏دهند، مي‏بينيم که در روايات ما شب جمعه و روز جمعه را از نظر اثرگذاري‏ بر روي دعا بطور خاص مطرح مي‏کنند. روايات در اين زمينه بسيار است. من بنايم بر اين است که نمونه‏برداري مي‏کنم و مطلبم را روي آن استوار مي‏کنم.

نداي فرشته منادي در شب جمعه

در باب شب جمعه ما روايات متعددي داريم؛ يک روايت از پيغمبر اکرم(ص) است که حضرت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى يُنْزِلُ مَلَکاً إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا کُلَّ لَيْلَةٍ فِي الثُّلُثِ الْأَخِيرِ»؛ خداوند در هر شب، در ثلث آخر شب، فرشته‏اي را به آسمان دنيا فرو مي‏فرستد؛ «وَ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ فِي أَوَّلِ اللَّيْلِ»؛ شب جمعه هم که مي‏شود از اول شب مي‏فرستد؛ «فَيَأْمُرُهُ فَيُنَادِي»، به او فرمان مي‏دهد، پس او ندا مي‏کند. حالا نداهايش چيست؟ «هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِيَهُ»؛ آيا درخواست کننده‏اي هست که من درخواستش را اجابت کنم؟ «هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ»؛ آيا توبه کننده‏اي هست که توبه‏اش را بپذيرم؟ «هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ»؛ آيا کسي هست که طلب آمرزش کند و او را بيامرزم؟ «يَا طَالِبَ الْخَيْرِ أَقْبِلْ»؛ اي کسي که طالب خوبي‏ها هستي، روي بياور؛ «يَا طَالِبَ الشَّرِّ أَقْصِرْ»؛ اي کسي که ـ‏نعوذبالله‏ـ به سمت شرّ داري مي‏روي، دست بردار. «فَلَا يَزَالُ يُنَادِي بِهَذَا إِلَى أَنْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ»؛ اين فرشته آن‏قدر ندا مي‏کند تا سپيده‏دم بدمد. «فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ عَادَ إِلَى مَحَلِّهِ مِنْ مَلَکُوتِ السَّمَاءِ».(بحارالانوار، 2، 314) وقتي که فجر طالع مي‏شود، برمي‏گردد به همان محل خودش که ملکوت آسمان است.

نداي الهي در شب جمعه

روايت ديگر، روايتي است که ابوبصير از امام باقر (ع) نقل مي‏کند. تفاوت دو روايت را خوب دقت کنيد؛ چون من با توجه به اين نکات اين روايات را مي‏خوانم. آن روايت اول اين بود که خدا يک فرشته را مي‏فرستد که ندا کند؛ اما در روايت دوم مي‏فرمايد خودِ خدا ندا مي‏کند.

حضرت مي‏فرمايد: «إنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَيُنَادِي کُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ إِلَى آخِرِهِ»، خداي متعال هر شب جمعه از سر شب تا آخر شب، از بالاي عرش ندا مي‏دهد: «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لآِخِرَتِهِ وَ دُنْيَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُجِيبَهُ»؛ آيا بنده‏اي هست که من را بخواند و از من براي آخرت و دنيايش درخواست کند، تا قبل از آنکه فجر طالع شود که جوابش را بدهم؟

«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَتُوبُ إِلَيَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ»؛ آيا بنده مؤمني هست که قبل از طلوع فجر از گناهانش توبه کند تا من توبه او را بپذيرم؟ «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قَدْ قَتَّرْتُ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَسْأَلَنِي الزِّيَادَةَ فِي رِزْقِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَزِيدَهُ وَ أُوَسِّعَ عَلَيْهِ»؛ آيا بنده مؤمني هست که من از نظر رزق و روزي بر او تنگ گرفته باشم، بيايد از من توسعه رزق و روزي را تقاضا کند و روزي بطلبد تا من روزي دنيايي‏اش را توسعه دهم؟ «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ سَقِيمٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أَشْفِيَهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُعَافِيَهُ».‏‏‏‏‏‏‏(وسائل الشيعه، 7، 389) آيا يک بنده مؤمني هست که بيماري داشته باشد و بيايد از من شفا بخواهد قبل از اينکه فجر طالع شود تا من هم او را شفا و عافيتش دهم؟

همه حاجات را شب جمعه بخواه

اين روايت مفصل است و ادامه دارد. به همين مقدار در اين دو روايتي که خواندم دقت کنيد؛ هم مسئله امور معنوي را مطرح مي‏کنند، هم امور مادي را؛ هم گرفتاري‏هاي معنوي را که انسان از بار گناه، سبکبار شود که در آن مغفرت و توبه هست، هم مسئله حاجات دنيوي را مطرح مي‏کند.

البته روايت اول به صورت کلي فرمود: «فَيُنَادِي هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِيَهُ»؛ آيا کسي هست که از من درخواستي کند، تا من به او بدهم؛ اما روايت دوم اين درخواست‏ها و حاجت‏ها را بخش‏بخش مي‏کند.

حاجات معنوي و آخرتي

امام باقر (ع) به ابوبصير، اول به‏طور کلّي مي‏فرمايد «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لآِخِرَتِهِ وَ دُنْيَاهُ»؛ اول اين مطلب کلي را فرمود؛ «دنيا» و «آخرت». اول هم آخرت را مطرح مي‏کند. در بين امور آخرتي هم اهم امور براي من اين است که گناهانم آمرزيده شود.

مي‏گوييم «دفع ضرر» اولي است از «جلب منفعت»؛ آيا بهتر نيست که انسان جلوي ضرر را بگيرد تا بخواهد جلب منفعت کند؟ اصلاً عاقل اينگونه است. مي‏گويد اول ضرر نکنم؛ منفعت پيش‏کش. لذا اول سراغ اين مي‏رود. البته اينجا «دفع ضرر» نيست، بلکه «رفع ضرر» است. يعني مسئله آمرزش نسبت به گناهان مطرح است. لذا اولاً امور معنوي که اهم امور است را مطرح فرمود؛ در امور معنوي هم اهم آن چيست؟ آمرزش گناهان است که رفع مانع است.

حاجات مادي و دنيايي

بعد هم مي‏رود سراغ دنيايت. وسعت رزق مي‏خواهي؟ خيال نکني فقط با تلاش خودت، روزي‏ات وسيع مي‏شود. نه، تنگ و گشاديِ روزي دست کسي است که روزي‏رسان است. دست من و تو نيست. يک‏وقت اشتباه نکنيد؛ رزق يعني روزي؛ روزي يعني چه؟ يعني آن چيزي که من در حيات مادي و نشئه دنيوي‏ام از آن بهره مي‏گيرم؛ نه پول زياد.

در آخر بحثم هم به اين مسئله اشاره مي‏کنم. ممکن است کسي بدود و پول زياد گير بياورد؛ بعد تا آن پول را گير آورد، يک چاله و بلکه چاهي پيدا شود و يک‏دفعه در آن بيفتد. خوب، اين روزي تو نبود. بي‏خود خودت را خسته کردي! اين همه تلاش کردي، آخرش هيچ.

اينها را در روايات داريم؛ اين‏هايي که من مي‏گويم از خودم نيست. پس مسئله اين نيست؛ توسعه رزق به معناي آن چيزهايي است که من نسبت به زندگي دنيايي‏ام از آن بهره‏برداري کنم و سود ببرم. گاهي هم ممکن است خيلي داشته باشم، اما از آن طرف مبتلا به يک سنخ رذيله‏اي باشم که حتي براي خودم هم سود نبرم. مي‏خواهم اين را عرض کنم که در اينجا تعبير روايت، رزق و توسعه رزق است.

وسعت رزق و سلامتي ؛ سرآمد حاجات دنيايي

پس بعد از امور آخرتي و معنوي، مي‏آيد سراغ امور دنيايي که دو چيزي که اهم امور مادي است را من خواندم. يکي اينکه اگر گرفتاري مادي دارم و رزقم تنگ است و دست‏تنگ هستم، به مقداري که احتياجم هست و بهره‏برداري مي‏کنم دست و بالم باز شود.

دوم، مسئله بدني و بيماري است؛ اين دو تا را مطرح را مي‏کند. سرآمد نيازها و امور دنيايي، همين دو مسئله است. بعد در روايت مسائل ديگر هم هست که من بيش از اين نمي‏خوانم لذا بر دعا در شب جمعه تأکيد شده است. يعني اين زمان، خصوصيت دارد و تأثير مي‏گذارد روي دعاهايي که انسان مي‏کند؛ چه در بُعد معنوي‏اش، چه در بُعد مادي‏اش. حضرت بُعد مادي را هم بخش‏بخش کردند؛ مثلاً امور معيشتي و مزاجي‏اش از نظر بيماري و سلامتي را مطرح فرمودند.

روز جمعه ، آقاي روزهاي هفته

من از شبِ جمعه بگذرم و به روزِ جمعه برسم. اما روز جمعه؛ راجع به روز جمعه روايات متعدد و بسياري داريم. من اهمّ آنها را مطرح مي‏کنم. يک روايت از پيغمبر اکرم است که حضرت فرمود: «إنَّ يَوْمَ الْجُمُعَةِ سَيِّدُ الْأَيَّامِ » روز جمعه، سيد و آقاي ايام هفته است؛ «يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ الْحَسَنَاتِ»؛ خدا در روز جمعه حسنات را دو برابر مي‏کند؛ «وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَاتِ»؛ گناهان را در اين روز مي‏آمرزد؛ «وَ يَرْفَعُ فِيهِ الدَّرَجَاتِ»؛ و بر درجات او مي‏افزايد. اول حسنات، بعد سيئات، بعد درجات؛ منظور از درجات، مقامات معنويه است و ديگر ربطي به اعمال خارجيه ندارد.

اما مراد از حسنات، اعمال جوارحي بود که در مقابلش پاداش است؛ در مقابل سيئات هم ـ‏نعوذبالله‏ـ کيفر است. «وَ يَسْتَجِيبُ فِيهِ الدَّعَوَاتِ»؛ به‏طور کلي خداوند دعاهايي را که در روز جمعه مي‏کنند، مورد اجابت قرار مي‏دهد. «وَ يَکْشِفُ فِيهِ الْکُرُبَاتِ»؛ رنج‏ها و گرفتاري‏ها را در اين روز برطرف مي‏کند. «وَ يَقْضِي فِيهِ الْحَاجَاتِ الْعِظَامَ». (بحارالانوار، 86، 274) خداوند در روز جمعه حاجتهاي بزرگ را برآورده مي‏کند.

ساعت پر برکت در روز جمعه

بسيار خوب؛ تا اينجا جنبه کلي داشت که روز جمعه و شب جمعه روي دعا يک چنين اثري دارد. نکته بعدي راجع به اين است که چه ساعتي از ساعات روز جمعه اين اثر هست؟ آيا سراسري است يا ساعت خاصي است؟ در يک روايت که خطبه‏اي است که علي (ع) خوانده و من فقط اين جمله‏اش را که راجع به جمعه است مي‏گويم که فرمودند: «وَ فِيهِ سَاعَةٌ مُبَارَکَةٌ لَا يَسْأَلُ اللَّهَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ فِيهَا شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ». (وسائل الشيعه؛ 7، 379) يعني در روز جمعه ساعتي هست که بنده مؤمن از خداي متعال چيزي درخواست نمي‏کند، مگر آنکه خدا به او اعطاء مي‏فرمايد.

معلوم مي‏شود يک ساعت خاصي در روز جمعه هست که آن ساعت خصوصيت دارد. مثل اينکه تأثيرش روي دعا بيشتر است که اين تعبير را مي‏فرمايد. «وَ فِيهِ سَاعَةٌ مُبَارَکَةٌ لَا يَسْأَلُ اللَّهَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ فِيهَا شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ».

ساعات اجابت دعا در روز جمعه

اين يک تعبير بود؛ باز هم يک روايت ديگر از علي (ع) داريم که مي‏فرمايند: «أَکْثِرُوا الْمَسْأَلَةَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ الدُّعَاءَ فَإِنَّ فِيهِ سَاعَاتٍ يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ وَ الْمَسْأَلَةُ». ( بحارالأنوار، 86، 349)

تفاوت بين اين دو روايت را مي‏خواهم بگويم؛ در آن خطبه مي‏فرمايد «ساعت»، ولي در اين روايت «ساعات» مي‏فرمايد. معلوم مي‏شود ساعات خاصي در روز جمعه هست. علي (ع) وقتي که مي‏فرمايد: «فَإِنَّ فِيهِ سَاعَاتٍ يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ وَ الْمَسْأَلَةُ»، بعد در ذيل آن يک جمله دارد که مي‏فرمايد: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْخَيْرَ وَ الْشَّرَّ يُضَاعَفَانِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ»؛ يعني بدانيد که در روز جمعه خير و شرّ مضاعف مي‏شود.

هم در اين خطبه و هم در اين روايتي که خواندم، دو مطلب هست. يکي اين است که در روز جمعه ساعت مخصوص و زمان مخصوصي هست که آن زمان اثرش بر روي دعا بيشتر است. هيچ منافاتي ندارد که سرتاسر روز مؤثر باشد، اما يک ساعت خاص اثرش بيشتر باشد. اين يک مطلب بود. اما مطلب دوم را در آخر بحث مي‏گويم.

ساعت اول: از ظهر شرعي تا نداي نماز جمعه

حالا برويم سراغ آن ساعت؛ همچنان گام‏به‏گام پيش مي‏روم. در روايات يک روايت هست از امام باقر(ع) که مي‏فرمايد: «فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ سَاعَةٌ لَا يَسْأَلُ اللَّهَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ فِيهَا شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ»؛ اين همان کبراي کليه است که در روايت علي هم بود. فرمود در روز جمعه يک ساعتي هست که بنده مؤمني از خدا درخواستي نمي‏کند و حاجتي نمي‏طلبد، مگر اينکه خدا به او عطا مي‏کند. حالا بحث در اين است که کدام ساعت است؟ بعد امام باقر (ع) مي‏فرمايد: «وَ هِيَ مِنْ حِينِ تَزُولُ الشَّمْسُ إِلَى حِينِ يُنَادَى بِالصَّلَاةِ». ( مستدرک‏الوسائل، 6، 19)

حضرت خيلي زيبا محدودش مي‏کند، موقعي که ظهر مي‏شود، يعني ظهر شرعي که زوال شمس است، تا موقعي که ندا داده مي‏شود که اين اشاره به آيه شريفه در سوره جمعه و ندا براي نماز جمعه است. چقدر زيبا حضرت آن ساعت را توضيح مي‏دهند.

ساعت دوم: لحظات پاياني روز جمعه

در يک روايت ديگر هست که اين روايت را من ديده‏ام که از حضرت زهرا (س) نقل مي‏کنند که حضرت اين جملات را فرمود: «سَمِعْتُ النَّبِيَّ أنَّ فِي الْجُمُعَةِ لَسَاعَةً لَا يُرَاقِبُهَا رَجُلٌ مُسْلِمٌ يَسْأَلُ اللهَ عَزَّوَجَلَّ فِيهَا خَيْراً إلَّا أعْطَاهُ إيَّاهُ»؛ مي‏گويد من از پيغمبر شنيدم که فرمودند در روز جمعه يک ساعتي هست که اگر شخص مسلمان مراقبت داشته باشد و از خدا در آن ساعت خيري بخواهد، مطمئنّاً خدا به او عنايت مي‏کند. «قَالَتْ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللهِ أيُّ سَاعَةٍ هِيَ»؛ مي‏گويد من از پيغمبر سؤال کردم اين ساعتي که شما گفتيد چه وقتي است؟ «قَالَ إذَا تُدَلَّى نِصْفُ عَيْنِ الشَّمْسِ لِلْغُرُوبِ»؛ يعني حضرت فرمود آن موقعي که نصف خورشيد هنگام غروب استتار پيدا کند.

بعد در ادامه روايت دارد: «وَ کَانَتْ فَاطِمَةُ تَقُولُ لِغُلَامِهَا إصْعَدْ عَلَى الضِّرابِ فَإذَا رَأيْتَ نِصْفَ عَيْنِ الشَّمْسِ قَدْ تُدَلَّى لِلْغُرُوبِ فَأعْلِمْنِي حَتَّى أدْعُو». (معاني الاخبار، 399) يعني حضرت زهرا به غلامش مي‏فرمود برو به پشت بام و نگاه کن، هر وقت اين زمان فرا رسيد که موقع غروب، نصف خورشيد بالا بود، من را خبر کن؛ مي‏خواهم دعا کنم.

من همين‏طور گام به گام همه اين روايات را براي شما بررسي کردم؛ محصولي که به دست من آمده از آن‏ها اين است که اوّلاً زمان مؤثر است. دعا خودش کاربرد دارد، اما اين‏ها عواملي هستند که روي اجابت دعا اثر مي‏گذارند؛ از جمله روز جمعه. اما در روز جمعه دو موقعيت و دو زمان است که اثرش بيشتر است.

يکي وقت زوال شمس تا قبل از اينکه نماز جمعه شروع شود؛ دوم، هنگام غروب آفتاب که هنوز تمام قرص پنهان نشده باشد و. يک مقداري از قرص خورشيد نمايان شده باشد؛ يعني آخرين لحظات روز جمعه. بنابر اين من اين بحث را به اين مقدار جمع‏بندي کرده باشم که در ايام هفته، شب جمعه و روز جمعه، اين دو زمان مؤثرند. بعد هم روند اثرگذاري‏ و جنبه‏هاي عملي و کاربردي‏اش را هم تا حدي بيان کردم.

ثواب خير و عقاب شر در روز جمعه مضاعف است

امّا مطلب دوم که در علي (ع) بود، اين بود که بعد از آنکه حضرت فرمود: «أَکْثِرُوا الْمَسْأَلَةَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ الدُّعَاءَ فَإِنَّ فِيهِ سَاعَاتٍ يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ وَ الْمَسْأَلَةُ»، اين جمله را هم اضافه کردند که: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْخَيْرَ وَ الْشَّرَّ يُضَاعَفَانِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ»؛ عجب! بيا ببين قضيه چه شد.

اين زمان دو کاربرد دارد؛ يک کاربرد از نظر دعاها و امور خير دارد؛ يعني اعمال خيري که روز جمعه انجام ‏مي‏دهيد دو برابر مي‏شوند؛ چون در آن روايت ديگر از پيغمبر اکرم هم بود که اين اعمال خير، از نظر پاداش و اثر نيک دو چندان مي‏شود. از آن طرف هم عجيب است؛ اگر در اين روز گناه کني، کيفرت هم دو چندان مي‏شود.

جمعه روز تفريح و لااُبالي‏گري نيست

«وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْخَيْرَ وَ الْشَّرَّ يُضَاعَفَانِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ»؛ يعني بدانيد که خير و شر در روز جمعه دو چندان مي‏شود. يعني چه؟ يعني اين زمان اثري که مي‏گذارد روي عمل تو اين است که همين‏طور که حسناتت مضاعف مي‏شود، سيئاتت هم مضاعف مي‏شود. پس حواست را جمع کن.

خيال نکني روز جمعه، روز تفريح و روز لااُبالي‏گري و اين چيزهايي است که متأسفانه متداول است و از احکام اسلامي و معارف ما به دور است. نکند برويد دنبال اين‏ها که مي‏گويند بگذاريد مردم شاد باشند. واي بر شما که اين حرف‏ها را مي‏زنيد؛ واي بر شما بي‏خبرهاي از اسلام که مردم را به سوي گناه و لااُبالي‏گري سوق مي‏دهيد و بعد هم براي آن‏ها اسباب گناه را فراهم هم مي‏کنيد و تبليغات مي‏کنيد.

جمعه که مي‏شود، مي‏گويند ديگر ما مي‏خواهيم مردم را شاد کنيم. شما با اين کارهايتان در قعر جهنميد؛ چون از قيامت بي‏خبريد. شما در بسياري از گناهان مردم شريکيد. روز جمعه که مي‏شود، ديگر روز آزادي است!؟ آزادي از هر چيزي؟ از قيد و بند احکام شرعيه هم آزاد مي‏شويد؟ آن‏وقت پسوند «اسلامي» را هم به دنبال اسم تشکيلات خود مي‏کشيد؟

غرضم اين بود؛ «وَ اعْلَمُوا»، اين را بدانيد، خيال نکنيد که اين زمان فقط بر روي خيرت اثر مي‏گذارد؛ روي شر هم اثر دارد. گناهانت را هم دو چندان مي‏کند. لذا است که ائمه ما دائم تأکيد مي‏کردند و مي‏گفتند که شما خواهيد مُرد و از اين نشئه مي‏رويد؛ لذا حواستان جمع باشد؛ بار گناهتان را سنگين نکنيد؛ بار خيرتان را زياد کنيد. در آخرين لحظات زندگي‏شان، سفارششان براي همين بود.

فقط کامنت    

ایجاد کننده

1. هرم بزرگ خوفو( مصر) 2. باغ های معلق سمیرا میس ( عراق ) 3. مجسمه زئوس ( معبد المپا در یونان) 4. معبد دیانا ( افسس در ترکیه ) 5. آرامگاه هالیگازماس ( ترکیه ) 6. مجسمه کولوسوس رودس( یونان ) 7. فانوس دریایی اسکندریه ( مصر) می باشند.

ضرب المثل

فرش را جارو می زنند،برف را با پارو( نظر به تناسب دادن امور ،هر کاری ابزاری دارد )

مسابقه
برای شرکت در مسابقه، شماره شما باید در سیستم ثبت شود

سوال شماره 12198 تأیید کننده: mehdi 66
اولین شاعر که شعر او هم اکنون به صورت کتیبه بر گنبد امام رضا (ع) نوشته شده؟
(1) جامی
(2) دعبل خزائی
(3) امین الرعایا
(4) فردوسی
پاسخ صحیح را به صورت
شماره سوال:پاسخ صحیح
به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید.
مثال: از چپ به راست بخوانید 12198:3
هر روز یک نفر از کسانی که پاسخ صحیح داده باشند به قید قرعه، عضو ویژه اورداپ خواهند شد.
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.

صفحات ایجاد شده توسط اعضا