من دیگه خسته شدم
من دیگه خسته شدم بس که چشام خیسه و نم
خوب ببینم و بفهمم و بازم چیزی نگم
من دیگه بریدم از بس که شکستم از خودی
توی آیینه خیره شم بگم به چشمام چی شدی؟
خستهم از حرفای خوب و بی سر و ته، بیثمر
حسرت یه عمر رفته، عقدههای تازهتر
متنفرم از آدمای بیمغز و شلوغ
از کتابایی با اسمای قشنگ، متن دروغ
دیگه نوبت توئه خسته شی دنیا بشکنی
این بار ایستادم تا آخرش با کفش آهنی
بات میجنگم تا نگی ترسیده بود پیاده شد
بس که پشت پا زدی گذشتن از تو ساده شد
همه از عشق میگن و باز آبروشو

یکی از مهمترین خدایان سربازان رومی ، میترا خدای نور است که در حال کشتن گاوی در یک غار ب تصویر کشیده شده بود. به همین دلیل سربازان ، میترا را در معبدهای غار مانندی که در زمین حفر می شد ، عبادت می کردند.
چاقو دسته خودش را نمی برد ( معمولا نزدیکان و دوستان به یکدیگر آزار و اذیت نمی رسانند)
شعر از کیست؟ به کوی میکده یا رب سحرچه مشغله بود*که جوش شاهد وساقی وشمع و مشعله بود
![]() |
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 1793:4 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.