روزهای بر باد رفته

رویاهای بر باد رفته

از یک جایی به بعد آلیس می‌شوی در عجایب سرزمینی
که جز خاطره پای هیچ عصایی به آنجا باز نمی‌شود.

از یک جایی به بعد به خودت که می‌آیی پر شدی از رفت و آمد رویاهای پابرهنه‌ای
که اعتبارشان نسبت مستقیم دارد با آرزوهای خطور نکرده در سر واقعیت!

از یک جایی به بعد خارج از فهم جوانی و پیری خاطره در تو دلقکی می‌شود
که زورش دیگر به اتمام یک سیرک خنده‌دار نمی‌رسد..

از یک جایی به بعد شهر در خاطرات ذهنی‌ات به گل می‌نشیند تا دست از عصا درازتر برگردی..
برگردی به خواب، به رویا

به هر چیزی که دیدنش از زندگی عینی، لذت‌بخش‌تر است.

از یک جایی به بعد فقط باید خوابید که تنها خواب تو را به تمامی آنچه که از دست رفته است
و به رویاهای خوش بر باد رفته پیوند خواهد زد..

فقط کامنت    

ایجاد کننده

وقتی گرد و خاک وارد بینی ما می شود ، برای بیرون راندن آن عطسه می کنیم در این حالت ششها برای آزاد کردن بینی ، هوا را با شدت بیرون از آن می رانند.

ضرب المثل

آب از سر گذشتن ( بدبختی به منتهی رسیدن )

مسابقه
برای شرکت در مسابقه، شماره شما باید در سیستم ثبت شود

سوال شماره 21732 تأیید کننده: افشین.
شعر سفر از کیست؟
(1) نیما یوشیج
(2) سهراب سپهری
(3) قیصر امین پور
(4) فروغ فرخزاد
پاسخ صحیح را به صورت
شماره سوال:پاسخ صحیح
به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید.
مثال: از چپ به راست بخوانید 21732:3
هر روز یک نفر از کسانی که پاسخ صحیح داده باشند به قید قرعه، عضو ویژه اورداپ خواهند شد.
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.

صفحات ایجاد شده توسط اعضا