تصنیف شد خزان رهی معیری
شد خزان گلشن آشنایی بازم آتش به جان زد جدایی
عمر من ای گل طی شد بهر تو وز تو ندیدم جز بد عهدی و بی وفایی
با تو وفا کردم ، تا به تنم جان بود عشق و وفا داری ، با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر و وفایی نو گل گلشن جور و جفایی
از دل سنگت آه
دلم از غم خونین است روش بختم این است
از جام غم مستم دشمن می پرستم
تا هستم
تو مست از می به چمن چون گل خندان از مستی بر گریه من
با دگران در گلشن نوشی می من ز فراغت ناله کنم تا کی؟
تو و می چون لاله کشیدنها من و چون گل جامه دریدنها به رقیبان خاری دیدنها
دلم از غم خون کردی چه بگویم چون کردی
دردم افزون کردی
برو ای از مهر و وفا عاری برو ای عاری ز وفاداری
که شکستی چون زلفت عهد مرا
دریغ و درد از عمرم که در وفایت شد طی
ستم به یاران تا چند جفا به عاشق تا کی
نمی کنی ای گل یک دم یادم که همچو اشک از چشمت افتادم
آه از دل تو
گر چه ز محنت خوارم کردی با غم و حسرت یارم کردی
مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من هر چه توانی ناز
کز عشقت می سوزم باز
جمعیت بسیاری از جمله کشاورزان ، در دامنه کوه های آتشفشان زندگی می کنند . این کشاورزان در این مناطق ، محصولات کشاورزی در این مناطق ، محصولات بسیار عالی و بی نظیری به بار می آورند. زیراخاکستر آتشفشان ، باعث حاصل خیز شدن خاک می شوند . اما آنها هر لحظه باید آماده باشند که این مناطق را به سرعت ترک کنند.
تا چه از آب در بیاید (تا نتیجه و حاصل کار چه باشد)
لغت یونانی اورکا/اورکا به چه معنا می باشد؟
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 18046:2 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.