کاش بوی شهید باشیم
می خواهم بنویسم که درختها روزی پیر می
شوند؛ از ریشه می خشکند و تبرها تنه شان
را خواهند برید. دیوارها سرانجام فرو
خواهند ریخت و از خاطره ها محو خواهند
شد. جاده ها تکه تکه خواهند شد و جویها و
رودها خواهند خشکید.می خواهم بنویسم
ابرها در آسمان، درگذرند. در بیابان،
بادها در سفرند. باران که می آید خیلی
زود از نفس خواهد افتاد. برف که می بارد،
به زودی آب می شود. سرما چند ماهی که می
گذرد پَر می گیرد و تابستان، بالاخره
تمام شدنی است.می خواهم بنویسم من روزی
فراموش می شوم، تو روزی از یاد می روی، و
از ما سر
نجام خاطره های حتی کوتاه، باقی نخواهد
ماند. آدمها می آیند و می روند. قرنها به
دنبال هم متولد می شوند و می میرند. دهه
ها و سالها، به چاهِ تاریخ می افتند و
ماهها و روزها به سرعت قطار، از جلو
چشمهای زندگی، با بار خالی یا پُر، دور
خواهند شد.می خواهم باز هم بنویسم و بعد
نتیجه بگیرم که: «او فراموش ناشدنی است.
اسم او ماندنی و ماندگار است.
نمی رود، که به یاد می آید و در یاد می
ماند.»می خواهم بنویسم او «شهید» است.
شهید ستاره است که تا آسمان هست، بدرخشد
و به ما بنگرد. می خواهم بنویسم «شهید»
هیچ وقت فراموش نمی شود، هیچ وقت از نام
نمی افتد، و هیچ گاه از خاطره ها گم نمی
شود. من و تو کاش مثل شهید، تمام نشویم؛
کاش اگر شهید نیستیم، راهِ شهید باشیم!
بوی شهید باشیم و خاطره و خویِ شهید.
برگرفته از سایت شهدا
اشعه X از الماس رد نمی شود و منعکس می گردد . از این راه می توان به شناخت الماس واقعی پی برد.
پایش روی پوست خربزه است (پاکدامن و عفیف نمی باشد)
اولین شخصی که علم تجوید را به رشته تحریر درآورد؟
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 9845:2 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.