دختر سوارکار داستان خواندنی و جالب
داستان جالب و خواندی دختر سوارکار که بر اثر حادثه ای پایش از جا در می رود و ابوعلی سینا با کار جالبی او را درمان می کند در ادامه مشاهده کنید.
در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و لگنش از جایش درمیرود
پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش میبرد
دختر اجازه نمیدهد کسی دست به باسنش بزند
هر چه به دختر می گویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که می کنند
محرم بیمارانشان هستند اما دختر
زیر بار نمی رود و نمیگذارد کسی دست به باسنش بزند
به ناچار دختر هر روز ضعیف تر وناتوان

محققان دریافته اند که خند اجباری به خصوص در محل کار بیماری های روحی و روان شدید را به دنبال دارد.
جای گل گل باشد و جای خار خار ( هر چیزی در وقت خود مناسب است)
کتاب روز اول قبر از کیست؟
![]() |
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 3731:3 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.