داستان زیبای بیمارستان روانی



داستان کوتاه و زیبا از یک بیمارستان روانی



برای ملاقات شخصی به یکی از بیمارستان‏‎های روانی رفتیم. بیرون بیمارستان غلغله بود. چند نفر سر جای پارک ماشین دست به یقه بودند. چند راننده مسافرکش سر مسافر با هم دعوا داشتند و بستگان همدیگر را مورد لطف قرار می‏‎دادند.

وارد حیاط بیمارستان که شدیم، دیدیم جایی است آرام و پردرخت. بیماران روی نیمکت‎‏ها نشسته بودند و با ملاقات کنندگان گفت‏‎وگو می‏‎کردند.



بیماری از کنار ما بلند شد و با کمال ادب گفت: من می‏‎روم روی نیمکت دیگری می‏‎نشینم که شما راحت‏‎تر

فقط کامنت    

ایجاد کننده

در قدیم برای اینکه کتوجه شوند چه ساعتی است از روی باز و بسته شده گل ها ساعت را حدس می زده اند. به عنوان مثال : بعداز مدت ها دقت فهمیدند که گل نیلوفر در ساعت 3 بامداد و گل میخک در ساعت 13 جمع یا بسته می شوند.

ضرب المثل

آب که سر بالا رفت،قورباغه ابوعطا می خواند( این ضوب المثل در مورد نادانی گفته می شود که بخواهد با گفتاری اظهار فضل کند)

مسابقه
برای شرکت در مسابقه، شماره شما باید در سیستم ثبت شود

سوال شماره 22116 تأیید کننده: boland
ان قصر که جمشید در او جام گرفت_........بچه کرد و رو به ارام گرفت(محمد-72)
(1) قرقی
(2) پلنگ
(3) اهو
(4) جغد
پاسخ صحیح را به صورت
شماره سوال:پاسخ صحیح
به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید.
مثال: از چپ به راست بخوانید 22116:1
هر روز یک نفر از کسانی که پاسخ صحیح داده باشند به قید قرعه، عضو ویژه اورداپ خواهند شد.
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.

صفحات ایجاد شده توسط اعضا