اشعار حمید مصدق (شعر زندانی)
دل وحشت زده در سينه من ميلرزيد
دست من ضربه به ديوار زندان کوبيد
آي همسايه زنداني من
ضربهي دست مرا پاسخ گوي
ضربه دست مرا پاسخ نيست
تا به کي بايد تنها تنها
وندر اين زندان زيست
ضربه هر چند به ديوار فرو کوبيدم
پاسخي نشنيدم
سال ها رفت که من
کردهام با غم تنهايي خو
ديگر از پاسخ خود نوميدم
راستي هان
چه صدايي آمد؟
ضربهاي کوفت به ديواره زندان، دستي؟
ضربه ميکوبد همسايه زنداني من
پاسخي ميجويد
ديده را ميبندم
در دل از وحشت تنهايي او ميخندم !!

آیا میدانید کوه های آلپ در سال حدود یک سانتی متر بلند می شوند.
از این گوش گرفتن و از آن گوش در کردن(به طرف مقابل توجه نکردن ،گویی که نشنیده باشد)
این بیت از کدام شاعر است ؟ " باد آمد و پیچید نفسهای تو در کوه ... پر شد دل هر صخره از آویشن و اندوه "
![]() |
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 36773:3 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.