اشعار طنز جالب و خواندنی
سماعیل امینی:
محتسب در کوچهای گفتا به دزد / خوب گیر افتادی ای آفتابه دزد
دزدی آفتابه در گام نخست / خود نشان ذوق و استعداد توست
در وجودت ای فلان بن فلان / هست استعداد دزدی کلان
ای بسا دزد کلان شد، جیببر / آفتابه دزد، شد دزد شتر
روز روشن پیش چشم پاسبان / آفتابه میبری از مردمان
در شب تاریک و دور از چشم ما / خود چه دزدیها کنی ای بیحیا
محتسب چون دیده بیدار خلق / آفتابه محرم اسرار خلق
آفتابه بوده انسان را از قدیم / در اتاق فکر انسان را ندیم
در اتاق فکر از روز الست / آفتابه دیدنیها دیده
نیروی جاذبه بعضی از ستاره ها ممکن است در آخر عمرشان چنان شدید شود که ستاره را در هم ببرد و متراکم کند . وقتی ستاره در حال مرگ متراکم می شود ، بیش از پیش کوچک می شود، و در نهایت آنچه را که از آن باقی می ماند یک توده بسیار متراکم با نیروی جاذبه بسیار زیاد است که نور نمی تواند از آن عبور کند . این توده سیاهچاله نام دارد.
تا آهن داغ است باید کوفت (فرصت را نباید از دست داد)
این مصرع از کیست«چرا صبور نباشم که جور یار کشم»؟
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 36778:2 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.