آن تبسّمهای شیرین با توام ای ماهپاره
چشم و ابرویت کجاست؟
باد میآید به سویت، رقص گیسویت کجاست؟
آن تبسّمهای شیرین، آن نگاه آتشین
آن همه نازکخیالیهای ابرویت کجاست؟
بعد از این در زیر بالم لانه دارد آسمان
راستی ای آسمان، خیل پرستویت کجاست؟
ناگهان در کوچههای دل کسی فریاد زد:
وعدهگاه دوستی! انفاس شببویت کجاست؟
زخم دارم ـ بیشمار ـ از دوستانی ناشکیب
ای رفیق مانده در دل، نوشدارویت کجاست؟
گفتم امشب تا سحر خاموش باشم، ماه گفت:
ذکر «لاحول و لا...» یت، بانگ «هوهو» یت، کجاست؟
سعیدی راد
اثر لب زبان هر کسی مانند انگشت او منحصر به فرداست.
آشی برایش بپزم که یک وجب روغن داشته باشد (کنایه از ارعاب و تهدید کردن دیگران می باشد )
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 29021:4 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.