اموزش زبان انگلیسی2016- Teaching English in 2016
Teaching English in 2016
اموزش زبان انگلیسی2016
آموزش زبان انگلیسی در خارج از کشور
پیدا کردن یک شغل تدریس
تدریس در خارج از کشور
معلم جامعه
صدور گواهینامه TEFL
استخدام آموزگاران
آموزش آنلاین
چکیده
آموزش زبان انگلیسی در خارج از کشور
پیدا کردن یک شغل تدریس
تدریس در خارج از کشور
معلم جامعه
صدور گواهینامه TEFL
استخدام آموزگاران
آموزش آنلاین
تو اینجایی
صفحه اصلی
کار تدریس در خارج از کشور
کار تدریس ویژه در خارج از کشور
با توجه به اینکه زبان انگلیسی زبان بین المللی میباشد وبسیاری از ما در زندگی روزمره با این کلمات وزبان برخورد داریم لذا تصمیم گرفتیم تااموزشی ساده وقابل در ک برای دوستان برگزار کنیم Teaching English in 2016
کلمات با معانی به کار گرفته شده
Teaching English in 2016
1.I'm not the same guy
من دیگه اون آدم قبلی نیستم
2.Long story short
خلاصه اش کنم ( وقتي مي گيم بذار خلاصه بهت بگم..! )
3. I am your humble
کوچيک شما هستم
4.Zip it up
ساکت باش
5.It costs an arm & a leg
حسابی پیاده شدم، کلی واسم آب خورد
6.Jump down someone's throat
از دست کسی عصبانی شدن
7.Keep up the good work
به کاری که میکنی ادامه بده
8.Good for you
خوش به حالت
9.Pain in the neck
آدم یا چیز اعصاب خورد کن
10.It’s bound to happen
باید بشود
11.If gold rusts, what then can iron do?
هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک
کلمه کلیدی انگلیسی2016
12.Keep in the picture
در جريان امور قرار دادن
13.Ring a bell
به نظر کسي آشنا آمدن. به ذهن کسي آمدن ( مثلا وقتي کسي رو نديديم ولي مي گيم چقدر به نظر آشنا مي رسه !! )
14.I saw a Saw that saw a Saw
من يک ارّه ديدم که داشت ارّه ديگه رو ميبريد،(دست بالا دست بسياره)
به معنای ديدن see اولی گذشته saw
دوم به معنای ارّه saw
سوم به معنای بريدن saw
چهارم هم به معنای ارّه saw
15.As the question, so the answer
از هر دستی بدی از همون دست پس ميگيری
16.In order of age
به ترتیب سن
17.Never say dieبه دلت بد نیار
18.Keep your distance from hand phone chargers
از گوشی موبایل در زمان شارژ شدن دوری کنید
19.I'm starving
بدجوری گشنمه
20.They have a cat and dog lifeدائما با هم جنگ و دعوا دارند (زن و شوهر)
21.It was a pig of a day
روز سختی بود
22.Jelly fish
آدم بی اراده
23.Kind deeds never dieکار خوب گم نمی شه
24.Stop naggingنق نزن
25.I give you my word
You have my word
به کسی چیزی در این مورد نخواهم گفت
26.Let sleeping dogs lie
دنبال شر نرو
27.KEEP YOUR SHIRT ON
جوش نزن / عجله نکن/ یه دقیقه صبر کن
28.Is the ball and here is the field
این گوی و این میدان
29.Wet blanket
ضدحال
30.Do your best
تمام تلاشت رو بکن
آب و هوای اصفهان چه چوریه؟
(مثل چیه؟ like یعنی مثل)
کلمه کلیدی انگلیسی2016
What’s the weather like in Isfahan?
2 کلمه کلیدی انگلیسی2016
آپارتمان در منطقه ناامنی از شهر واقع شده بود.
The apartment was in a dangerous neighborhood.
3
آدم باید سعی کند دروغ نگوید
One should try not to tell a lie.
4 کلمه کلیدی انگلیسی2016
آسانسور خراب است
باید از پلهها برویم
The elevator is out of order
We have to take the stairs
5
آسمان دارد صاف میشود
(ابرها دارند کنار میروند)
The clouds are lifting.
6
آشپزی بلدی؟
رانندگی – تایپ کردن – اتوکشیدن ... بلدی؟
Can you cook?
Drive, type, iron
7
آلودگی هوای تهران جدیه
Air pollution in Tehran is serious.
8
آنرا کجا گذاشتی؟
Where did you put it?
9
آنها برای کار اینجا بودند .
They were here on business.
10
آنها به تعطیلات رفتهاند
تلفنشان روی پیغامگیر است
خب براشون پیغام بذار
They are on vacation.
The answering machine is on.
Well, leave a message.
11
آنها به خوبی، با سرعت، سخت کوشانه و به دقت کار می کردند
They worked well, fast, hard and carefully.
12
آنها خیلی زود به خانه برخواهند برگشت.
They will come back home very soon.
13
آنها روز شنبه مغازه ها را خواهند بست.
They’ll close the shops on Saturday.
14
آنها ممکن است هفتهی آینده به اینجا بیایند.
They may come here next week.
15
آهان فهمیدم، بین خودمون باشه، بعدا می بینمت
Oh, I see. Just between us. See you.
16
آیا آنها پارسال برای تعطیلات به اینجا نیامده بودند؟
Weren’t they here on vacation last year?
17
آیا آنها پدر، مادر تو هستند؟
آره، این عکس را در مشهد از آنها گرفتم
Are they your parents?
Yes I look this picture of them in Mashhad.
18
آیا امشب می توانی به منزل دوست من بیایی؟
Can you come to my friend’s house tonight?
19
آیا او به همه سئوالات پاسخ داد؟
Did he answer all the questions?
20
آیا او را میشناسی؟ .... نه گمان نمی کنم
Do you know him? … No, I don’t think so.
21 کلمه کلیدی انگلیسی2016
آیا باید همین جا بپردازم؟
Should I pay here?
22 کلمه کلیدی انگلیسی2016
آیا خیلی دور است؟
نه فقط دو دقیقه پیاده راه است
Is it far?
No. it’s only two minutes’ walk.
کلمه کلیدی انگلیسی2016
23
آیا دوست داری برای خودت در آینده هدف مشخص کنی؟
Do you like to set goals for yourself in future? غروب کردن، تعیین کردن
24
آیا شماها دیشب در مسجد نبودید؟
Weren’t you at the mosque last night?
25
آیا علی نزدیک پنجره ایستاده بود؟ (در حال ایستادن بود؟)
Was Ali standing near the window?
26
آیا کلید درب اصلی را دارید؟
Do you have the key of the main door?
27
آیا کلید درب اصلی را دارید؟
Do you have main door key?
28
آیا مربی خوبی است؟ ... امیدوارم اینطور باشد.
Is he a good coach? …. I hope so.
29
آیا هیچ روغنی در بطری هست؟
Is there any oil in the bottle?
30
آیروبیک خیلی بین جوونا رایج شده.
(جا افتاده)
Aerobics are popular with teens.
31
اتاق به هم ریخته است
بیا اون رو مرتب کنیم
The room is untidy.
Let’s tidy it.
32
اتاق گرفتن در هتل محدودیت سنی نداره
Hostels don’t have any age requirements.
Hostel = نوعی هتل ارازن قیمت
33
اتاقتون در طبقه اوله
این هم کلید شما
(در طبقه دومه – سومه – چهارمه)
Your room is on the first floor.
Here is your key.
(on the second floor, third, fourth)
Floor = طبقه ساختمان، کف اتاق
34
اتو خرابه (مشکل داره)
تلویزیون - کامپیوتر - یخچال
There is something wrong with the iron. TV – computer - Fridge
35
اتومبیلتون ایراد داره
فکر کنم باطری ماشینتون خرابه
Something is wrong with your car.
I guess your car battery is dead.
Is wrong with = ایراد داشتن، عیب پیدا کردن
36
اجازه بدهید ببینم او اینجاست یا نه.
Let me see if he is here or not.
37
اجازه بدهید یک نگاهی به لیست نمره ها بیندازم
Let me have a look at the mark list.
38
اجازه ندید برای شما این اتفاق بیفته
Don’t let this happen to you.
39
احوالت چطوره ؟
اوضاعت چطوره؟
How is everything with you?
How is it going on?
40
ارزانترین راه مسافرت هوایی مسافرت به عنوان کوریر است
The cheapest way to fly is as a courier. = پیک، قاصد
41
از این شانسی که بهش رو کرده خوشحال بود
(از این خرید – از این نمرهها و...)
She was happy about this chance.
(this purchase, these scores, …)
42
از اینکه پررو و بیادب باشم بدم میاد
(از آدمهای پررو و بی ادب بدم میاد)
I hate to be rude.
43
از چی ساخته شده است؟ (جنسش چیه؟)
What is it made of?
44
از خونوادهت بگو، داداشت بچه داره؟
Tell me about your family,
Does your brother have any children?
45
از دسترس بچه ها دور نگه دارید
Keep out of reach of children.
46
از شنیدنش خیلی متاسف شدم.
I am so sorry to hear that.
47
از عهده من خارج است (از دست من کاری برنمیآید)
This is out of my hand.
48
از نور مستقیم، رطوبت و از یخ زدگی محافظت شود.
Protect from direct light, humidity and freezing.
49
از یکی بخواه کمکت کنه
Ask someone to help you.
50
اسم فامیلیتو چطور تلفظ میکنی؟
How do you pronounce your last name?
51
اسم گربهشون رکسه
ما اسم طوطیمان را چی بگذاریم
Their cat’s name is Rex.
What do we call our parrot?
52
اسم مدرسه پسرش کمیل است
اسم مدرسه دخترش رازی است
His son’s school’s name is Komeil.
His daughter’s school’s name is Razi.
53
اسمش چیه؟ (مذکر)
اسمش چیه؟ (مونث)
اسمهاشون چیه؟
What is his name?
What is her name?
What are their names?
54
اسمش یادت هست؟
نه خاطرم نیست
آره، یادمه
Do you remember his name?
No, I don’t.
Yes, I do.
55
اشکالی نداره از تلفن استفاده کنیم؟
Is it ok if I use the phone?
56
اصلیتم از آرژانتینه
ولی در برزیل به دنیا اومدم
I’m originally from Argentina.
But I was born in Brazil.
57
اطراف خونه ما سر و صدا خیلی زیاده
There is a lot of noise in my neighborhood.
58
اطلاعات ما ناچیز است
We have only bits and pieces of information.
59
اکثر بعدازظهرها رو تنها، جلوی تلویزیون میگذرونه
He is spending most afternoons by himself in front of the TV.
60
اگر باران ببارد خیس خواهی شد
If it rains, you’ll get wet.
61
اگر فرصتی پیدا کنم برایت انجامش میدهم
If I get a chance, I’ll do it for you.
62
اگر لباسهام اندازهم نشه
باید لباسهای نو بخرم
If my clothes don’t fit
I’ll have to buy new ones.
Cloth = پارچه، به شکل جمع به معنی لباس
63
اگه چیزی لازم داشتی
حتما خبرم کن
Let me know if you need something.
64
اگه کاری از دست من برمیاد بگو
Let me know if there is anything I can do.
65
امروز بینهایت گرمه
It is scorcher today.
66
امروز چند نفر غایب هستند؟ فقط یک چندتایی
How many students are there absent today? Only a few.
67
امروز چندشنبه است؟ امروز دوشنبه است
What day is it today?
What day is it? It is Monday.
68
امروز چندم است؟
هشتم ژانویه است (18 دیماه)
What date is it?
What is the date today?
It’s January eighth.
69
امروز چندم است؟ .... هشتم است.
What date is today? ….. It is the eighth.
70
امروز حالشو ندارم
I’m not really in the mood for it today.
71
امروز صبح کجا داشتید می رفتید؟
Where were you going this morning?
72
امروز صبح، دیدمش
I saw him this morning
73
امروز صبحونه نخوردی؟
Did you skip breakfast this morning?
Skip:پریدن، از زیر کاری دررفتن، جیم شدن
74
امروز قیمتها سربه فلک کشیدند
(از سقف رد شده)
Today the prices are through the roof.
Through = از میان، از بین
75
امشب برف خواهد بارید.
It will snow tonight = It’ll snow tonight.
76
امشب تلویزیون یه فیلم خوب داره
There is a great movie on TV tonight.
77
امشب چه تئاتری روی صحنه است؟
What is playing tonight?
78
امکان دارد فردا او را ببینم.
I may see him tomorrow.
79
امیدوارم، بله فکر میکنم، نه گمان نمی کنم.
No, I don’t think so. Yes, I think so, I hope so.
80
امیر مشغول شنا در استخر نبود.
Amir was not swimming in the pool.
81
الان از ماشین جلویی سبقت میگیرم
I’m going to pass the car in front of us
82
الان غش میکنم. از گرسنگی، از ترس
I’m going to faint.
83
انتظار داشتم خیلی بهتر از اینها بشه
I expected this to be so much better.
84
انسان باید بدهی هایش را بدهد. (صفت ملکی برای انسان his)
One should pay his debts.
85
او 21 سالشه
از تو بزرگتره
خب که چی
He is twenty one years old.
He is older than you.
So what?
86
او از ساعت 8 تا 10 در حال شستن و تمیز کردن اتومبیلش بود.
He was washing and cleaning his car from eight to ten.
87
او بازنشسته است
او بازنشسته شده است
He is retired.
He got retired.
88
او براحتی می تواند این مسایل را حل کند.
He can easily solve these problems.
89
او برادر بزرگ شماست، باید به او احترام بگذارید
He is your older brother so you should respect him.
90
او به ندرت اینجا می آید
She seldom comes here.
91
او به همه سئوالات به درستی پاسخ نداد.
He didn’t answer all the questions correctly.
92
او به همه سئوالات درست پاسخ داد.
He answered all the questions correctly.
93
او پریروز کتابهای زیادی فروخت.
He sold a lot of books the day before yesterday.
94
او چطور آدمی است؟ (برای شخصیت و اخلاق)
What is he like?
95
او خیلی خجالتی است
پرروست
خودخواه است
او خیلی بامزه (باحال) است
او خیلی قد بلند است
He is very shy
He is rude
He is vain
He is very cute
He is very tall
96
او خیلی عصبی است
He is very nervous.
97
او در حال خواندن درس سه بود.
She was reading the lesson three.
98
او در حال لاغرشدن است و من در حال چاق شدن.
He is getting thin and I am getting fat.
99
او دو روز پیش فوت کرد.
She passed away two days ago.
100
او دیروز سرکار نبود.
He wasn’t at work yesterday.
101
او راننده ای خوب، آهسته و با احتیاط است.
He is a good, slow and careful driver.
102
او راننده با احتیاطی است. او همیشه با احتیاط رانندگی میکند.
He is a careful driver. He always drives carefully.
103
او راننده بی احتیاطی بود. او همیشه بی احتیاطانه رانندگی میکرد
He was a careless driver. He always drove carelessly.
104
او راننده سریعی بود (صفت) او با سرعت رانندگی میکرد (قید)
He was a fast driver. He drove fast.
105
او کارگر سخت کوشی بود. (صفت) او سخت کار میکرد (قید)
He was a hard worker. He worked hard.
106
او مشغول بریدن درخت ها بود.
He was cutting the trees.
107
او مکزیکی است
ایرانی است
انگلیسی است
برزیلی است
آفریقایی است
He is Mexican
He is Iranian
He is British
He is Brazilian
He is African
108
او ممکن است مشکل یادگیری داشته باشه
He might have learning difficulties.
Might = mayگذشته
109
او نابیناست، اما مسئلههای سخت ریاضی رو ذهنی حل میکنه.
She is blind, but she solves difficult math problems in her head!
110
او هفته پیش یک نامه برای ما نوشت
He wrote a letter to us last week.
111
او همیشه دیر به مدرسه میآید.
He always comes to school late.
112
او هیچ چیز نگفت (فعل مثبت و مفوم منفی)
He said nothing
113
او یک روز درمیان به من انگلیسی یاد میداد
He taught me English every other day.
114
اوضاعم خیلی روبراهه (یک اصطلاح)
I am doing really well?
115
اون اتوبوس ماست که داره میاد؟
Is that our bus coming?
116
اون از گربه میترسه
She is afraid of cats.
Afraid = نگران، متاسف، ترسیده
I am afraid = متاسفانه، متاسفم
(be) afraid of = ترسیده از
117
اون باعث یک جرو بحث بدی شد
It caused a terrible argument.
118
اون به نصیحتهای من گوش نمیده
He doesn’t listen to my advice.
119
اون بین 20 تا 30 سالشه.
He is in his twenties.
Twenties = دهه بیست
120
اون تقریبا کوتاه قده، نسبتا کوتاه قده
(نسبتا به سمت منفی fairly)
She is fairly short.
121
اون تمام پول و کارتهای اعتباریاش رو گم کرد
He lost all his money and credit cards.
122
اون در سن هشت سالگی
اولین نمایشگاه هنری رو داشت
At 8 she had her first art exhibition.
123
اون در فیلمسازی تحصیل کرد
(در نمایش، در فلسفه در اقتصاد و ...)
She majored in film.
(drama – philosophy – economics ,…)
Major = تحصیل کردن، رشته تحصیلی، اصلی
124
اون دقیقا ته سالنه
It’s right down the hall.
125
اون دوستهای عجیب و غریبی داره
She has strange friends.
126
اون دهن لقه
زبونتو گاز بگیر
She has a big mouth.
Bite your tongue.
Bite = گاز گرفتن، ناخن جویدن
127
اون رو از آب دور نگه دارید
مایعات روی اون نریزید
Keep it away from water.
Don’t spill drinks on it.
128
اون زن، کیست؟
اون یارو کیه؟
Who is that woman?
Who is that guy?
129
اون زنشه
او شوهرشه
She is his wife.
He is her husband.
130
اون شیر رو که چکه میکنه تعمیر کن
Fix the leaky faucet.
Leaky = چکه کننده faucet = شیرآب
131
اون فهمید که واقعا به بازیگری علاقه داره
(مهندسی – پزشکی و ...)
She discovered she really liked acting
(engineering – medicine, …)
132
اون قهوه ریخت رو تمام کتابم
She spilled coffee all over my book.
133
اون کیه اونجا که یک لیوان نوشیدنی دستشه؟
Who is that over there holding a drink?
134
اون لنز میذاره (لنز میپوشه)
She wears contact lenses.
135
اون مرد کیه کنار پدرت نشسته؟
Who is the man sitting next to your father?
136
اون موهای قهوهای تیره دارد. (موهاش قهوهای تیرهست)
اونا همشون خانوادگی موهاشون قهوهای تیرهست.
He has dark brown hair.
They all have dark brown hair in their family.
137
اون میدونه که چگونه دل ما رو ببره
He knows how to win our hearts.
How to = چگونه باید، که چگونه
138
اون نسبتا قد بلنده با موهای قرمز
(نسبتا به سمت مثبت pretty)
He is pretty tall with red hair.
Pretty = زیبا، خیلی، نسبتا، تا حدودی
139
اون وقتها صبح زود از خواب بیدار میشدیم و در امتداد ساحل پیاده روی میکردیم
We used to get up early and walk along the beach.
Early = early in the morning
Used to = عادت در گذشته
140
اون یک قطعه جواهر گرانبها در پارک پیدا کرد
She found a valuable piece of jewelry in the park.
141
اونا تمام هزینهها رو میپردازن
They pay for all expenses.
142
اونا کارت دعوت عروسی فرستادن
They sent wedding announcements.
Announcement = اطلاعیه
143
اونجا بزرگ شدی؟
Did you grow up there?
144
اونها اجازه ندارند در منطقه تجاری شهر
اتومبیلهاشون رو بیارند
(محدوده ترافیک)
They are never allowed to drive into the business district.
145
اونها تمام شب رو بیدار میمونند
They stay up all night.
Stay up = بیدار ماندن
146
اونها در ژاپن ین استفاده میکنند
They use the Yen in Japan.
147
اونها در سمت چپ میرونند
یا در راست؟
Do they drive on the left or the right?
Left = چپ، گذشته و اسم مفعول leave
148
اهل کجای ایرانی؟
Where in Iran are you from?
Am, is, are + from = اهل جایی بودن
149
این اطراف تلفن عمومی هست؟
Is there a pay phone around here?
150
این با اون در
Tit for tat
151
این بزرگترین سازهای است که تا به حال ساخته شده
It is the largest structure ever built.
152
این بهت کمک میکنه چیزهای جدید یاد بگیری
It helps you learn new things.
153
این جارو برقی باز چه مشکلی پیدا کرده؟
What is wrong with this vacuum cleaner again?!
154
این چک رو درست حساب نکردی؟
You didn’t correctly add up this check.
Add up = جمع زدن، حساب کردن
Check = کنترل، چک، کیش شطرنج
155
این درست همان است که دنبالش می گشتم.
This is Just what I was looking for.
156
این دستور پخت سوپ جوجه است
This recipe is for chicken soup.
157
این ساختمان ده طبقه است (ده طبقه دارد)
بهتره با آسانسور برویم
This building has ten floors
We had better take the elevator
158
این شلوار الان مده؟
Are these pants in style now?
159
این عکس عروسی شماست؟
Is this your wedding photo?
160
این کار پول خوبی توشه, قبوله؟
بزن قدش (یعنی منم هستم)
The job pays well. Is it ok?
Give me five! (job=عامیانه دزدی)
161
این کت و این پیراهن 100000 تومان برایم آب خورده
This jacket and this shirt cost me over one hundred thousand RIALS.
162
این کلاه ازمد افتاده؟
Is this hat out of style now?
163
این گردنبند چنده؟
چونه نزن قیمتش معقوله (منصفانه است)
How much is this necklace?
Don’t haggle, the price is reasonable.
164
این گوشوارهها چنده؟
(چیزهای جفت را با are میآورند)
How much are these earrings?
165
این لامپها برق کمتری مصرف میکنند
These light bulbs use less energy.
Bulb = حباب، لامپ
Light = سبک، چراغ، نور، برق
166
این مال کیه؟ این آبیه مال کیه؟
Whose جای مالک مینشیند
Whose is this? Whose is this one? Whose is this blue one?
167
این میتونه باعث مرگ بشه
(یعنی خیلی خطرناکه)
It can cause death.
168
این نزدیکیها استخر سرپوشیده هست؟
Is there an indoor swimming pool nearby?
169
این هفته فقط یکبار خونه رو تمیز کردم.
I’ve cleaned the house only once this week.
170
این همان چیزی است که میخواستم
این آن چیزی نیست که میخواستم
That is what I want.
That is not what I want.
171
این یک فیلم هیجانانگیز است که
تام کروز در اون هنرنمایی میکنه
It’s a thriller that stars Tom Cruise.
Thriller = فیلم ترسناک
172
این، اعتماد به نفس میاره
It builds confidence.
173
اینجا هوا آفتابی است.
آنجا هوا ابری است.
هوا امروزه آلوده است.
It’s sunny here.
It’s cloudy there
The air is dirty today.
174
اینقدر به من نگو چکار کنم، چکار نکنم
به من نگو چکار کنم
Stop telling me what to do.
Don’t tell me what to do.
175
اینقدر به من نگو چکار کنم، چه کار نکنم. (دستور نده)
بعد از stop فعل ing دار
Stop telling me what to do.
176
اینقدر ننشین پای تلویزیون
Don’t be couch potato.
Couch=تخت، کاناپه
potato=سیب زمینی
177
اینها عکسهای بچگی شماست؟
Are these pictures of you when you were a kid?
178
با کی داری صحبت میکنی
با کی داشتی صحبت میکردی
Who are you talking to?
Who were you talking to?
179
بابا، ما را به یک رستوران میبری؟
Do you take us to a restaurant, dad?
180
باز رختخوابت را خیس کردی؟
باز خودت را خیس کردی؟
Did you wet your bed again?
Did you wet yourself again?
181
بازی بدی بود، آنها همگی بد بازی کردند. (صفت و قید)
It was a bad game, they all played badly.
182
باورم نمیشه مسافرتم تموم شده
I can’t believe my trip is over.
183
باید بگی خواهش میکنم
You have to say please.
184
باید پارکینگهای عمومی بیشتری داشته باشیم
We should have more public parking garages.
185
باید در رختخواب بمانی
تو الان باید در رختخواب باشی
You should stay in bed.
You should be in bed now!
186
باید دکتر را ببینی
باید بری دکتر (دکتر را دیدن)
You should see a doctor
You should go to a doctor
187
باید میوه بیشتر بخوری (پند و اندرز)
You should eat more fruits.
188
باید هر هشت ساعت یک قرص میل کنید.
You have to take a pill every 8 hours.
189
باید یک مقدار پول از خودپرداز بگیرم
I have to get some money from the ATM.
190
ببخشید بیدارتون کردم
ببخشید (متاسفم) وسط حرفتون میپرم
I’m sorry I woke you.
I’m sorry I interrupted you.
191
ببخشید ساعت چند پرواز می کنیم (هواپیما ساعت چند بلند خواهد شد)
Excuse me. What time do we take off?
192
ببخشید که اینجا نامرتب است
او آدم نامرتبی است
اینجا به هم ریخته است
Excuse the mess.
He is a messy person.
It is a mess here.
193
ببخشید که سرشام زنگ زدم
(ببخشید که سرشام مزاحم شدم)
I’m sorry to call you at dinner time.
(I’m sorry to bother you at dinner time)
194
ببخشید که مزاحم شدم
Sorry to bother you.
195
ببخشید که مزاحمتان می شوم
Sorry to bother you.
196
ببخشید من اینو سفارش ندادم.
Sorry, I didn’t order this.
197
ببخشید من متوجه نشدم
Sorry, I didn’t realize that.
Realize = درک کردن، فهمیدن
198
ببخشید میتونم از تلفن شما استفاده کنم؟
Excuse me. May I use your phone?
199
ببخشید! (متوجه نشدم چی گفتید)
ببخشید! (معذرت خواستن به خاطر خطا)
I am sorry
Pardon? = pardon me?
200
ببین اون مشتری چی میخواد؟
سفارششو بگیر
See what does that customer?
Take his order.
201
ببینم چکار میتوانم برایتان انجام دهم
I’ll see what I can do for you.
202
البته! تو میتوانی به من اعتماد کنی.
Of course! You can trust me.
203
بچه ها! داره برف میآید
نگاه کنید! داره تگرگ میاید
It’s snowing! Kids!
Look! It’s hailing!
204
بچه های من در کارهای خونه کمک نمیکنند
My kids don’t help around the house.
Help around = به پیشرفت چیزی کمک کردن
205
بدجوری سرما خوردم
چند تا آسپرین بخور
I have a terrible cold.
Take some aspirin.
206
بدجوری سوخته بود
چند ماه تو بیمارستان بود
She was badly burned.
She spent several months in the hospital.
207
بدجوری لباس میپوشند
They dress badly.
208
بذار ایندفعه من پول بلیطها رو بدم
Let me pay for the tickets this time.
209
بذار ببینم آژانس املاک چیز دیگری برای نشان دادن به ما داره
Let’s see if the real estate agent has something else to show us.
Agent = مامور، دلال، نمایندگی
210
برادرت صبحها ورزش میکند اما تو نه!
Your brother exercises in the morning, but you don’t.
211
براشون کارت دعوت بفرست
Send them an invitation card.
212
برام سخته بگم نه
I have great difficulty saying no.
213
برای انجام دادن این کار خیلی تنبلیم میاد
I am too lazy to do that.
214
برای اینکه خرجش رو درآره دو جا کار میکنه
He has two jobs to pay the bill.
Bill = اسکناس، صورتحساب
Pay the bill = دخل و خرج با هم خواندن
215
برای تعطیلات برنامهای داری؟
Have you made any vacation plans?
216
برای روز تولد بابا چه خریدی؟ (روز پدر)
What did you buy for dad’s birthday?
(for father’s day)
217
برایت انجامش خواهم داد.
I’ll do it for you = I will do it for you
218
برچسب قیمت نداره!!
There is no price tag!!
(Tag(گرگم هوا =
219
برچسبهای روی تولیدات غذایی رو بخون
Read the labels on food products.
220
برنامه (نمایش) چه ساعتیه؟
برنامه چه ساعتی شروع میشه؟
What time is the show?
What time does the show start?
221
برنامه روزانهات چیه؟
What is your daily schedule?
222
برنامه شما چیست؟ = برنامت چیه؟
(برنامههای شما چیست؟)
What are you plans?
223
برو پسش بده. فکر کنم فاسد شده
Go and give it back.
I think it is spoiled.
224
بسیاری از مردم برای بیماریهای معمولی از درمانهای خونگی استفاده میکنند
Many people use home remedies for common illnesses.
225
بعد از اینکه از ماه عسل برگشتند
به خونه خودشون نقل مکان کردند
After they return from the honeymoon they move in to their own home.
Own = مال خود
226
بعد از فارغالتحصیلی چی کار میخوای بکنی؟
What are you going to do after graduation?
Going to + فعل= تصمیم داشتن
Going to + مکان= رفتن به
227
بعدازظهر هیچ کلاسی دایر نیست
میاد دم مدرسه دنبالم
There is no class in the afternoon.
He’ll pick me up at the school.
228
بعضی وقتها نمیتونم سر و صدا رو تحمل کنم
I can’t stand the noise sometimes.
229
بعضیها موضوع رو نمیگیرن
Some people just don’t take a hint.
230
بعنوان یک هنرپیشه به دنبال شغل گشت
She looked for work as an actress.
Actor = هنرپیشه مرد Actress = هنرپیشه زن
231
بفرمایید (داخل)
بفرمایید (میل کنید)
بفرمایید (بگیرید)
بفرمایید (بنشینید)
Come in please
Help yourself
Here you are
Take a seat please
232
بفرمایید این هم کارت سوارشدن به هواپیما (کارت پرواز شما)
پرواز خوبی داشته باشید
Here’s your boarding pass.
Enjoy your flight.
233
بقیهاش چی شد
چه اتفاقی برای بقیهاش افتاد
این هم بقیه پولتون
What happened to the rest of it?
This is the rest of your money.
234
بلافاصله به اون پیشنهاد یه نقش اصلی رو داد
He immediately offered her a leading part.
Leading = اولین، مهم، عمده، اصلی
235
بلند شو، ساعت هشت شد!
بیدارشو، ساعت هشته!
Get up, it’s around eight.
Wake up, it’s around eight.
236
بلیطهای مسابقه بسکتبال رو دارم
I have tickets to the basketball game.
237
به 110 زنگ بزن، عجله کن خواهش میکنم
Call one-one-o please hurry up
238
به آن دست نزن
به آنها دست نزن
Don’t touch it.
Don’t touch them.
239
به اندازه کافی جادار نیست
It’s not spacious enough.
240
به او بگو با من در خانه پدر و مادرم تماس بگیرد
Ask her to call me at my parents’ house.
241
به این تیتر نگاه کن
Look at this headline.
242
به چی داری فکر میکنی؟
به چی داشتی فکر میکردی؟
What are you thinking about?
What were you thinking about?
243
به خواندن ادامه خواهم داد
(رهایش نمیکنم)
I’ll catch up on my reading.
Catch = گرفتن، رسیدن به، مبتلا شدن
Catch up on = جبران کردن
244
به کدوم بالاترین نمره رو دادی؟
(در مورد رتبه بندی موضوعهای سلیقهای)
Which one did you rank number one?
245
به کمک تو احتیاج ندارم
به دلسوزی تو احتیاج ندارم
I don’t need your help
I don’t need your pity
246
به محض اینکه گوشی رو گذاشتی
این کار رو انجام بده
Do it as soon as you hang up.
As soon as = به محض اینکه
Hang = آویزان کردن
hang up = گوشی را گذاشتن
247
به ندرت وقت تلویزیون تماشا کردن پیدا میکنه. من هم همینطور
He hardly ever has time to watch TV.
(So do I = me too)
248
بهتره رزرو کنیم. (بیا رزرو کنیم)
Let’s make a reservation.
Let’s = let us
249
بهترین چیز سفرت چی بود؟
گفتنش سخته
What was the best thing about your trip? It’s difficult to say.
250
بهترین خاطره دوران کودکیت کدومه؟
What’s your favorite childhood memory?
251
بیا انشاتو بخون
Come read your composition.
Composition = اثر، انشاء
252
بیا برویم خرید
میای با من بریم خرید؟
Let’s go shopping
Do you go shopping with me?
253
بیا تاکسی بگیریم، اجازه بده تاکسی بگیریم.
Let’s take a taxi = Let’s catch a taxi.
254
بیایید تلفن کنیم چند تا پیتزا برای شام سفارش بدهیم
Let’s call and order some pizzas for dinner.
255
بیشتر از 10 دلار برای یک کادو خرج نکن
Don’t spend more than 10$ on a gift.
256
پاهاتو بشور، بو میدن!
Wash your feet. They smell.
257
پدر و مادرم به خاطر کارهای خونه به من نق میزنند
My parents nag about chores.
258
پدرت دیروز صبح داشت چه کار می کرد؟
What was your father doing yesterday morning?
259
پدرم اون رو دور انداخت
My father threw it out.
Throw = پرتاب کردن
Throw out = دور انداختن
260
پدرم برای یک شرکت معدن کار میکرد
My father was working for a mining company.
261
پدرم به خلوت من احترام نمیذاره
My father doesn’t respect my privacy.
262
پدرم به مجردی که امکان داشته باشد خانه ای خواهد خرید
My father will buy a house as soon as possible.
263
پدرم به محض اینکه بتواند ماشین را خواهد فروخت
My father will sell the car as soon as he can.
264
پدرم سابقا خیلی سیگار میکشید
My father used to smoke a lot.
265
پرستارها آمدند ولی دکتر نه
The nurses came but the doctor didn’t.
266
پس فردا آنجا خواهیم بود؛ پس فردا اونجاییم
We’ll be there the day after tomorrow.
267
پسرش هنوز با شیشه شیر میخورد
Her son is on a bottle.
268
پیاده میروم
با ماشین (شخصی) میروم
با تاکسی میروم
با مترو میروم
I walk
I drive
I take a taxi
I catch the subway
269
پیش از این سرگرمی داشتی؟
قبلا با چوب کاردستی میساختم
Did you use to have a hobby?
I used to make things with wood.
270
تا به حال رژیم گرفتهای؟
Have you ever been on a diet?
271
تا حالا شتر سوار شدی؟
Have you ever ridden a camel?
Have +you +ever+قسمت سوم فعل= آیا تاکنون؟ آیا تا به حال؟
272
تا حالا غش کردی؟
Have you ever fainted?
273
تا حالا مسمومیت غذایی داشتی؟
(تا حالا مسموم شدی؟)
Have you ever had food poisoning?
274
تا دیروقت بیدار نمون
نمیتونی سرکلاس بیدار بمونی؟
Don’t stay up late.
You won’t be able to stay awake in class.
Won’t = will not
275
تابه حال هیچ کدوم از این غذاها رو امتحان کردی؟ کرده ای؟
Have you ever tried any of these dishes?
276
تاریخ اشتباهی رو روی تقویمم نوشتم
I wrote the wrong date on my calendar.
277
تاریخ انقضاء
EXP. Date = Expiry date
278
تاریخ تولید یا تاریخ ساخت
Pro. Date = Product date = Manufacturing date = MFD = Mfg. Date.
279
تازه ازدواج کرده ها به ندرت تنها زندگی میکنند
The newlyweds seldom live on their own.
280
تبریز چقدر با تهران فاصله داره؟
How far is Tabriz from Tehran?
281
ترافیک زیادی هست (در این منطقه)
There is a lot of traffic. (in this area)
282
تشریف بیاورید منزل ما
Come to my place
283
تصمیم گرفتهاید چه پیش غذایی میل کنید؟
(انتخاب کنید)
Have you decided on an appetizer yet?
284
تقصیر کی بود
متاسفم همش تقصیر من بود
Whose fault was it?
I am sorry, it was my entire fault.
285
تقصیر کی بود؟
Whose fault was it?
286
تلفن رو قطع کرد
گوشی رو بذار
He cut me off.
Hang up.
Off = خاموش، مرخصی، غذای فاسد
287
تلفن همراه من کجاست؟
Where is my cell phone?
288
تلفنه (تلفن داره زنگ میزنه جواب بده)
The phone is ringing.
289
تمام وقت داره با تلفن حرف میزنه
داره کلافم میکنه (دیگه کلافم کرده)
She is spending all her time on the phone.
She is making me crazy.
290
تناسب اندام خیلی خوبی داری
(اندامت به هم ریخته)
You are in great shape.
(you are out of shape.)
291
تنهام بگذار (حوصله ندارم)
Leave me alone.
292
تو آمریکا یک لیتر بنزین تقریبا 6 دلاره
تازه قیمت ماشین هم خیلی زیاده
(تازه = علاوه بر این)
A litter of gas is about $6 in the U.S.
Besides, a car costs a lot of money.
293
تو باید دکتر بری (دکتر را ببینی)
You should see a doctor.
294
تو پسر خوبی بودی (صفت) خوبم صحبت می کردی (قید)
You were a good boy. You spoke well too.
295
تو جشن چه اتفاقی افتاد؟
What happened at the reception?
Reception = پذیرش، پذیرایی، استقبال
296
تو خوش شانس هستی
تو خوش شانس نیستی
تو بد شانسی
You are lucky!
You are not lucky!
You are unlucky!
297
تو کارمند بهتری بودن (صفت) چون بهتر کار می کردی. (قید)
You were a better employee, because you worked better.
298
تو نباید اشیای سنگین را خودت به تنهایی بلند کنی.
You should not lift heavy things by yourself.
299
تولد پدرتون روز هفدهم دسامبر است(26 آذر)
اول – دوم – سوم ولی از چهارم به بعد th اضافه میشه
Your father’s birthday is on December seventeenth, first, second, third, fifth, sixth…
300
توی این (کار) خیلی وارد نیستم
I’m not very good at this.
Good at = ماهر در
301
توی این خط، اتوبوس به اندازه کافی نیست
There aren’t enough buses on this route.
302
توی جعبه داروهات چی داری؟
چی میخوای؟
شربت سرفه
What do you have in your medicine cabinet?
What do you want?
Cough syrup.
303
توی سالن ورزشی تمرین میکنی؟
کنار مرکز خرید یکی هست
Do you work out in the gym?
There is one next to the shopping center.
304
تهران چقدر جمعیت داره؟
What is the population of Tehran?
305
تیم ما دوشنبه آینده بازی خواهد داشت.
Our team will have a game next Monday.
306
جدا خیلی وارد است. کارتان خوب بود.
He is really good at it, Good job!
307
جدول رو کامل کنید
Complete the chart.
308
جعبه را بازکن
بسته را بازکن
کادو را بازکن
Open the box
Open the parcel
Open the present
309
جلسه بعد شما را خواهم دید (پزشک به مریض یا معلم به شاگرد)
دفعه بعد میبینمت
See you next session.
See you next time.
310
جمعه ها سرمزار اجدادمان میریم
We visit the graves of our ancestors on Fridays.
311
چایی میخوری؟
تازه دمه (الان دم کردم)
Would you like some tea?
I made it a minute ago.
312
چرا به این زودی برگشتی؟
Why did you come back so soon?
313
چرا کتت را در نمی آوری؟
Why don’t you take your coat off?
314
چرا گاهی اوقات به ما سر نمیزند؟
Why doesn’t she drop by us sometimes?
315
چرا هروقت منتظر اتوبوسی اثری ازش نیست؟
(ما هروقت اومدیم اینجا، اتوبوس نبود)
Why is there never a bus when you want one?
316
چرا یه ماشین نو نمیخری؟
Why don’t you buy a new car?
317
چربی زیاد میتونه مضر باشه
Too much fat can be harmful.
318
چشام قهوهایه، اما اون چشاش زاغه
I have brown eyes, but he has blue eyes = my eyes are brown, but his eyes are blue.
319
چشماتونو ببندید، حالا بازشون کنید
Close your eyes, now open them.
320
چطور از دستش خلاص شدی
How did you get rid of her?
321
چطور سرکارت میروی
چطور سرکارش میرود؟
How do you go to work?
How does he go to work?
322
چطور میتوانم کمکتون کنم؟
میتونم کمکتون کنم؟
How can I help you?
Can I help you?
323
چطوره؟ (خوبه، بهم میاد؟)
خیلی خوب شدی (خیلی بهت میاد)
خنده دار شدی!
How do I look?
You look great.
You look funny.
324
چقد باید به اونی که توی فرودگاه چمدونهاتو میبره انعام بدی
How much should you tip someone who takes your bag at an airport?
325
چقدر پرو هستی (چه رویی داری)
چطور جرات کردی دوباره برگردی اینجا؟
How dare you are!
How dare you come back here again?
326
چقدر دلم برای خانه تنگ شده است
I feel homesick.
327
چقدر طول میکشه؟
دو ساعت طول میکشه
How long does it last?
It lasts two hours.
Last = آخر، طول کشیدن،ادامه یافتن، گذشته
328
چگونه در این هوای گرم سرما خوردی
How did you catch cold in this warm weather?
329
چند بار در روز باید آنرا بخورم؟
How many times a day should I take it?
330
چند تا احتیاج داری؟ .... فقط یک چندتایی.
How many do you need? … only a few.
331
چند تا پیشنهاد بده
(پیشنهادهایی که به نظرت میرسد را بگو)
Make some suggestions.
332
چند تا تلفن زدی؟ (چند بار تماس گرفتی؟)
How many phone calls did you make?
333
چند دفعه این کارو کردی؟
این تازه دفعه دوممه!
How many times have you done it?
This is only my second time.
334
چند سالت بود وقتی شروع به خوندن انگلیسی کردی؟
How old were you when you began to study English?
335
چند وقت اینجا نبودی؟
How long were you away?
336
چند وقت به چند وقت میری کوهپیمایی
How often do you go hiking?
337
چند وقت پیش دندونت رو درست کردی؟
How long ago did you fix your tooth?
338
چندین بار به شما زنگ زدم ولی تلفن اشغال بود.
I called you several times but the line was busy.
339
چه ارزی در ژاپن استفاده میشه؟
What currency is used in Japan?
340
چه تعداد پیاز روی میز وجود دارند؟
How many onions are there on the table?
341
چه جوری درست کنم؟ نیمرو یا املت؟
How should I make it? Fried eggs or omelet?
342
چه چیزی در مورد مهاجر بودن سخته؟
(زبان یا دلتنگیش یا ....)
What is difficult about being an immigrant?
(language, getting homesick or …)
343
چه ساعتی ناهار میخوریم
شام میخوریم
صبحانه میخوریم
What time do we eat lunch?
Eat dinner
Eat breakfast
344
چه شکلیه؟
شبیه پدرشه (قیافهاش به پدرش رفته)
What does he look like?
He looks like his father.
345
چه کار داری میکنی؟
چه کار میکنی؟ حواست کجاست؟
What are you doing?
346
چه کاری از دست من برمیآید؟
What can I do for you?
347
چه کسی اتاق منو به هم ریخته
تمام برنامههای منو خراب کردی
Who messed up my room?
You messed up all my plans!
348
چه مدت طول می کشد؟
How long will it take?
349
چه مواد اولیهای برای درست کردن پیتزا نیاز دارید؟
What ingredients do you need to make pizza?
350
چه موقعی برای رفتن به اهواز مناسبه؟
What’s a good time to visit Ahvaz?
351
چه میتوانی بگویی؟ چه عذری داری؟
What can you say?
352
چه میزان غذای چرب در روز مصرف میکنی؟
How much fatty food do you eat?
353
چه نمرهای بهش میدید؟
مزخرف – بد – معمولی – خوب – عالی
How would you rate it?
Awful – bad – ok – good – excellent
354
چه نوع موسیقی دوست داری؟
What kind of music do you like?
355
چه وقت برمی گردند؟
What time will they return?
356
چی برات مهمه؟
What is important to you?
357
چی صدات میکنن؟ چاک صدام میکنن
What do people call you?
They call me chuck
358
چی میخوای بدونی؟
(چی مایلید بدونید؟ با لحنی مودبانهتر)
What do you want to know?
What would you like to know?
359
چی میخوری؟
چی میخوردی؟
چی داری میلمبونی؟
What are you eating?
What were you eating?
360
چیز دیگری هم هست؟ (سفارش دیگری هم دارید)
Anything else?
361
چیشون شبیه همه؟
(منظور هم ظاهری هم روحی)
What do they have in common?
وجه مشترک داشتن
362
چیکار میکنی؟ دستم را خط زدی
حواست کجاست> دستمو خط زدی
What are you doing?
You jogged my hand.
363
حال بقیه اش را گوش کن
Listen to the rest now.
Rest = بقیه ، استراحت کردن
364
حالا بی حساب شدیم. (برای تلافی یا جبران)
Now, we are even.
365
حالا دیگه بیشتر خانومهای متاهل بیرون از خونه کار میکنن
Most married women now work outside the home.
366
حالش چطوره؟ دو روز پیش فوت کرد
How is she? She passed away two days ago.
367
حدس بزن چی شده (اگه گفتی چی شده)
آخ جون! عالی شد!
Guess what?
Oh boy! That’s great!
368
حرارت اتاق نشیمن تقریبا 30درجه است
The temperature of the living room is about 30C.
369
حرف کسانی رو که میگن نمیتونی کاری رو
درست انجام بدی گوش نکن
Don’t believe people who say you can’t improve a good thing.
370
حس کردم باید بذارم برادرم بفهمه
I felt I should let my brother know.
371
حل کردنش مشکله.
It’s hard to solve.
372
حلقه ام از طلاست .
My ring is made of gold.
373
حمل و نقل عمومی هنوز احتیاج به توسعه و بهتر شدن داره
Public transportation still needs to be improved.
374
حواست باشه کمربند را ببندی
یادت نره کمربند را ببندی
(کمربند را بپوش)
Don’t forget to fasten your seat belt.
Don’t forget to wear your seat belt.
375
خاموش کردن – زیاد کردن – کم کردن – روشن کردن
Turn off – turn up – turn down – turn on
376
خانوادهام 8 سال پیش به اینجا نقل مکان کردند
My family moved here 8 years ago.
377
خجالت میکشم
خجالت بکش = حیا کن!
It is so embarrassing!
Shame on you!
378
خلیج فارس چقدر عمق داره؟
How deep is Persian Gulf?
379
خواهرم در بیمارستان به عنوان مدیر کار میکنه.
خواهرتون با شما زندگی میکنه؟
My sister is working as a hospital administrator. Does your sister live with you?
380
خواهیم دید (بعدا معلوم میشه)
We’ll see = we will see.
381
خواهیم دید (بعدا معلوم میشه)
We will see! = we’ll see!
382
خورشید داشت می درخشید.
The sun was shining.
383
خوش آمدید
خواهش میکنم، اختیار دارید، قابلی نداشت
Welcome!
You’re welcome.
384
خوش گذشت؟
Did you have fun?
385
خونوادهی شما 6 نفره است،
اما من تک فرزندم
There are 6 in your family. But I’m the only child of my family.
386
خیلی خستهام
سرحالم
کسلم
I am very tired
I am fresh
I’m bored
387
خیلی خوشحالم که بهتر شدی
(خوشحال شدم که صداتو شنیدم)
I’m glad you feel better.
(I’m glad to hear you)
Glad = بسیار خوشحال
388
خیلی دیر شده
خیلی دیرم شده
It’s very late!
I am very late!
389
خیلی وقته ندیدمت
I haven’t seen you for ages.
390
خیلیا حقوق پایین میگیرن
Many people get low salaries.
391
دارم براش مهمونی غیرمنتظره میگیرم
I’m planning a surprise party for him.
392
داره دیر میشه
داره تاریک میشه
داره سرد میشه
داره گشنم میشه
It’s getting late!
It’s getting dark!
It’s getting cold!
It’s getting hungry!
393 Teaching English in 2016
داره دیر میشه. داره تاریک میشه.
It’s getting late. It’s getting dark.
394
داستان در کجا اتفاق افتاده بود؟
داستان چطور تمام میشود؟
Where does the story take place?
How does the story end?
Take place:اتفاق افتادن، برگزار یا واقع شدن
395
داشتم با خودم حرف میزدم
I was talking to myself.
396
داشتم به مادرم کمک می کردم.
I was helping my mother.
397
داشتم تلویزیون تماشا میکردم که برق رفت
I was watching TV when the power went out.
Go out: بیرون رفتن، خاموش یا قدیمی شدن
398
دانش آموزان، ساکت روی نیمکتها نشسته بودند.
The students sat silently on the benches.
Teaching English in 2016
مهد کودک و معلمان ابتدایی به دنبال در قطر - حقوق و دستمزد و مزایای فوق العاده
شروع: مار 2016Doha، قطر: شرق میانه
برای: بومی زبان انگلیسی بلندگو، مدرک کارشناسی، آموزش مجوز
نمایش jobApply
بالا پرداخت SAT دبستان موقعیت - کمک به جوانان رسیدن به رویاهای خود
شروع: مه 2016Shanghai، چین: شرق آسیا
برای: بومی زبان انگلیسی بلندگو، مدرک کارشناسی
نمایش jobApply
برنامه های منتخب
ADEC (شورای آموزش ابوظبی)
به درخواست اینجا را کلیک کنید. ابوظبی شورای آموزش و پرورش (ADEC) در حال استخدام معلمان گواهی برای موقعیت شروع در ماه آگوست سپتامبر 2016. مصاحبه خواهد شد اغلب در ایالات متحده، کانادا، آفریقای جنوبی، انگلستان، ایرلند، استرالیا، نیوزیلند، و ابوظبی برگزار شد. برای اینکه برای این مشاغل معتبر در نظر گرفته،
را پر کنید در رایگان نرم افزار آنلاین ما امروز.
اموزش زبان انگلیسی2016- Teaching English in 2016
شروع: مرداد 1، 2016Subject: AllQualifications: بومی زبان انگلیسی بلندگو، مدرک کارشناسی، آموزش مجوز، 1+ سال تجربه آموزش
ابوظبی، امارات متحده عربی: شرق میانه
موقعیت چپ:
300
نمایش مشاغل
اموزش زبان انگلیسی2016- Teaching English in 2016
دیزنی انگلیسی
دیزنی انگلیسی عمل ده ها تن از مدارس برای زبان آموزان جوان در سراسر چین. با هدف ارائه یک محیط سرگرم کننده برای به یادگیری زبان انگلیسی، آنها با استفاده از منابع آموزشی گسترده خود را برای ارائه یک تجربه یادگیری آشنا و جذاب. در درجه اول آموزش آموزان جوان (سنین 3-8)، دیزنی انگلیسی استخدام معلمان در طول سال برای مدارس در سراسر چین.
شروع: 5 ژانویه 2015Subject: EnglishQualifications: مدرک کارشناسی، بومی انگلیسی بلندگو
پکن، چین: شرق آسیا
موقعیت چپ:
30
نمایش مشاغل
http://www.ordup.com/
IAT (موسسه تکنولوژی کاربردی)
موسسه تکنولوژی کاربردی (IAT) عمل موسسات متعدد در سراسر امارات. ارائه آموزش اکثرا دست دوم و پس ثانویه، آنها هر سال استخدام معلمان متعدد به آموزش انواع سوژه از کتابداران به مهندسان مکانیک.
شروع: مرداد 1، 2015Subject: AllQualifications: مدرک کارشناسی، آموزش مجوز، 1+ سال تجربه آموزش
ابوظبی، امارات متحده عربی: شرق میانه
موقعیت چپ:
100
نمایش مشاغل
نمایش 1 - 105 از 105 آموزش مشاغل
کار داغ
http://www.ordup.com/
تدریس در دسترس برای کودکستان و ابتدایی: سئول
شروع: 28 فوریه 2016Subject: EnglishQualifications: بومی زبان انگلیسی بلندگو، مدرک کارشناسی
سئول، کره: شرق آسیا
موقعیت چپ:
0
کار نمایش
درخواست
کار داغ
معلمان ثانویه مورد نیاز در قطر - مزایای عالی بسته بندی
شروع: مارس 1، 2016Qualifications: مدرک کارشناسی، آموزش مجوز، 1+ سال تجربه آموزش
دوحه، قطر: شرق میانه
موقعیت چپ:
10
کار نمایش
درخواست
کار داغ
مهد کودک و معلمان ابتدایی به دنبال در قطر - حقوق و دستمزد و مزایای فوق العاده
شروع: مارس 1، 2016Grade: قبل از مدرسه، KindergartenQualifications: بومی زبان انگلیسی بلندگو، مدرک کارشناسی، آموزش مجوز
دوحه، قطر: شرق میانه
موقعیت چپ:
10
کار نمایش
درخواست
کار داغ
ماکائو: ECE معلمان مورد نیاز در مدرسه بین المللی
شروع: مارس 1، 2016Grade: پیش SchoolSubject: EnglishQualifications: بومی زبان انگلیسی بلندگو، مدرک کارشناسی، آموزش مجوز
ماکائو، چین: شرق آسیا
موقعیت چپ:
2
کار نمایش
درخواست
کار داغ
آکادمی زبان چینی به دنبال بومی انگلیسی معلمان
شروع: مارس 15، 2016Grade: درجه 1، درجه 2، درجه 3، درجه 4، درجه 5، درجه 6، درجه 7، درجه 8، کلاس 9، کلاس 10، کلاس 11، درجه 12Subject: EnglishQualifications: بومی زبان انگلیسی بلندگو، کارشناسی درجه
چین: شرق آسیا
موقعیت چپ:
3
کار نمایش
درخواست
کار داغ
آموزش زبان آموزان جوان در شانگهای، نانجینگ، Dongguan و چنگدو
شروع: 20 مارس، 2016Grade: قبل از مدرسه، مهد کودک، درجه 1، درجه 2، درجه 3، درجه 4، درجه 5Subject: EnglishQualifications: بومی زبان انگلیسی بلندگو، مدرک کارشناسی، گواهی TEFL (100+ ساعت)
نانجینگ، چین: شرق آسیا
موقعیت چپ:
10
کار نمایش
درخواست
کار داغ
آکادمی خصوصی فوق العاده در Bundang، کره - یک معلم مرد مورد نیاز
شروع: آوریل 3، 2016Subject: EnglishQualifications: بومی زبان انگلیسی بلندگو، مدرک کارشناسی، 1+ سال تجربه تدریس
کره: شرق آسیا
موقعیت چپ:
3
کار نمایش
درخواست
کار داغ
چین بعد از مدرسه برنامه: زبان آموزان خردسال و مهد کودک
شروع: آوریل 17، 2016Grade: مهد کودک، درجه 1، درجه 2، درجه 3، درجه 4، درجه 5Subject: EnglishQualifications: بومی زبان انگلیسی بلندگو، مدرک کارشناسی
Shenyang، چین: شرق آسیا
موقعیت چپ:
5
کار نمایش
درخواست
کار داغ
آموزش بزرگسالان در شمال چین (پیشنهاد ویژه برای پکن!)
شروع: 24 آوریل، 2016Grade: Adul
یک جفت صندل که در یکی از فروشگاههای سازمانی توکیو به معرض نمایش درامده است ، به نظر گران قیمت ترین کفش جهان می آید .
این صندل که بر اساس مدل دم پایی در افسانه جادوگر شهر اوز ، ساخته شده است بالغ بر 920 هزار پوند قیمت گذاری شده است . این صندل دارای 690 گره قرمز رنگ تزئینی است و برای یک هنر پیشه زن که قرار بوده در اسکار سال 2003 آن را بپوشد ساخته شده است . اما این صندل گران قیمت که وقت و هزینه زیادی برای ساخت آنها صرف شده است ، هرگز در مراسم اسکار پوشیده نشد زیرا هنرپیشه ای که قرار بوده ان ها را به پا کند ، در اعتراض به حمله آمریکا به عراق در آن شب با لباس ساده در اسکار ظاهر شده است . روی این کفش حدود 464 قطعه الماس خالص بر روی سطحی از پلاتین تعبیه شد است.
آخرین تیر ترکش (آخرین چاره یا تدبیر )
واحد توان الکتریکی کدام یک از موارد زیر است؟
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 11319:1 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.