شعر در مورد زاینده رود
شعر در مورد زاینده رود
هر که آمد ، در کنار ِ زنده رود
گریه ها بر سرنوشتش کرد و رفت
..........
هموطن دیگر نگو نصف ِ جهانست ، اصفهان
چون دگر زاینده رودی در کنارش نیست نیست
...................
گفتند که دی ماه شود رود ، پُـر ، آب
دیگر نبوَد ، به چشم ِ تو ، آب ، سراب
امّا چو شود باز ، فقط ، 22 روز
خوبَـست به قمصر برَود بهر ِ گلاب
........................................
بی دلهره و ترس پس از 22 روز
بستند دوباره ،رود را ، بی جنجال
از بس ، که شده بسته و بازَم ، شده باز
خوب
بسیاری از تختر شناسان معتقدند که جهان ، ابتدا دیگی بوده است که در آن مخلوط بسیار گرمی از نور و الکتریسیته وجود داشته است . سپس در حدود 15 میلیارد سال پیش ، این دیگ منفجر شده ، یعنی همان بیگ بنگ یا انفجار بزرگ رخ داده است . و همچنین اعتقاد دارند که جهان در حال انبساط است.
با خودش هم قهر است (کنایه از شخصی عبوش و گرفته که با کسی سخن نمی گوید)
مدیر بخش شاعرانه ها در ارداپ؟
 |
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 23058:2 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.