آق قویونلو |معنی آق قویونلو|تاریخ آق قویونلو
آق قویونلو
نگاهی به تاریخ آق قویونلوها
"آققویونلوها" به معنای "دارندگان
گوسفندان سفید " میباشد که تشکیل شده
بودند از چند قبیله ترکمنی که در دیار
بکر و شرق آناطولی (نواحی غربی آسیا) پس
از دورۀ مغول در قرن چهاردهم میلادی
بوجود آمدند و تا سال 1502 میلادی ادامه
داشتند.
ویکی پدیا دانشنامه آزاد درباره آق قویونلوها چنین میگوید
احتمال میرود که آققویونلو تیرهای از ایل بایندر بوده باشد.[۳] بایندر در فهرست اصلی قبایل بیست و چهارگانه اوغوزها مندرج در تاریخ رشیدالدین آورده شدهاست. حال آنکه در کتاب ده ده قورقود نام یکی از حکام اوغوز است.[۳] طهرانی، مورخ مشهور این سلسله، در کتاب دیار بکریه شجرهنامه طور علی بیک را با ۵۱ نسل به اوغوزخان شخصیت افسانهای ایل اوغوز میرساند که البته چندان قابل اعتماد نیست.[۴] به هر حال نام ایل بایندر در سده چهاردهم میلادی در آسیای صغیر سر زبانها افتاده است. این فرضیه وجود دارد که بایندریها در فتح آسیای صغیر به دست سلجوقیان شرکت داشتهاند. ایل بایندر پس از سقوط آققویونلوها در طرابلس، حلب و نیز در جنوب سیواس اسکان گزیدند.[۵]
فرمانروایان آققویونلو برای خود از عنوان شاه ایران استفاده میکردند و خود را وارث شاهان شکوهمند اسطورهای ایران باستان (فریدون، جمشید و کیکاووس) میدانستند. سلاطین عثمانی هم برای ایشان همچون صفویه از عناوینی چون شاه ایرانزمین یا سلطان سرزمینهای ایران یا شاهنشاه ایران یا خداوندگار عجم یا صاحب شکوه جمشید، بصیرت فریدون و حکمت دارا استفاده میکردند
تاریخ آق قویونلوها
در اواخر دوره ایلخانی در اواسط قرن چهاردهم میلادی، ایلات آققویونلو بین چراگاههای قشلاقی ارمنستان در شرق بایبورت و مراتع ییلاقی در اطراف آمِد (دیاربکر) آمد و شد میکردند.[۷] دربارهٔ آغاز سیاسی آققویونلوها اطلاعاتی در دست است. این امر بدون شک بر اثر تهاجمات مکرر آنان بر حاکمان امپراتوری ترابوزان (کامننونیها) پس از ۱۳۴۰ بود که مورخان بیزانسی را واداشت تا دربارهٔ آنان بیشتر بنویسند. در این منابع از طور علی بیک (پهلوان) حاکم ترکان آمِد صبحت شده که پیشتر در زمره امیران غازان خان بود.[۸] هنگامی که ترکمانان تحت فرماندهی وی در سال ۱۳۴۹ در مقابل شهر ترابوزان ظاهر شدند، نتوانستند شهر را متصرف شوند. اما هنگامی که جان کامننوس جوان که هیچ نوع تجربه نظامی نداشت با عنوان آلکسیوس سوم بر تخت امپراتوری تکیه زد، متوجه خطری شد که او را تهدید میکند و لذا خواهر خود ماریا دسپینا را به عقد ازدواج فخرالدین قتلغ بیک فرزند علی بیک درآورد و خطر را از امپراتوری خود مرتفع ساخت.[۸] قرایولوق عثمان بیک، مؤسس سلسله آققویونلو، که در سال ۱۳۸۹ به دنبال برادرش احمدبیک به سرکردگی آققویونلوها رسید، فرزند همین قتلغ بیک بود.[۸] سلسله آققویونلوها در دیاربکر با مرکزیت آمِد در اراضی بین دجله و فرات همراه با اورفا و ماردین در جنوب و بایبورت در شمال امتداد داشت.[۹] آق قویونلوها اغلب درگیر منازعات و کشمکشهای خصومتآمیز با حکام همسایه و محلی بودند که هدف آن نیز توسعه منطقهای و قلمرو نفوذی ترکمانان بود.[۴] خطرناکترین دشمن آققویونلوها در این راه اتحادیه ترکمانان قراقویونلو بود؛ بنابراین وقتی تیمور وارد صحنه شد و قرایوسف و دیگر رؤسای قراقویونلو با وی از در خصومت درآمدند، رهبر آققویونلوها به تیمور ملحق شد و به خدمت او درآمد (۱۳۹۹ میلادی).[۱۰] قراعثمان در نخستین لشکرکشی تیمور به آناتولی طلایهدار سپاه تیمور بود و در لشکرکشی بعدی تیمور به سوریه هم نام او در میان بود. قراعثمان بعدها در نبرد انگوریه شرکت کرد. تیمور به پاس خدمات رهبر آققویونلوها لقب امیر بدو بخشید و سرتاسر اراضی دیاربکر را تیول وی ساخت[۱۰] و به این ترتیب دیاربکر تا هفتاد سال پس از آن مرکز سیاسی آققویونلوها بود.[۷] پس از مرگ تیمور منازعات در سرزمینهای مصیبت زده خاور نزدیک ادامه یافت. قراعثمان به خاندان تیمور وفادار باقیماند، گو اینکه حمایت شاهرخ سود چندانی برای او نداشت و تا حدودی موجبات فرارسیدن مرگ او را فراهم ساخت. قراعثمان در زمان لشکرکشیهای سهگانه شاهرخ به آذربایجان علیه قرایوسف قراقویونلو همیشه در کنار تیموریان جنگید. اگرچه قرایوسف در آغاز نخستین لشکرکشی مرد اما اسکندربیک دومین فرزند و جانشین وی شد و سرانجام این قراعثمان بود که پس از سومین لشکرکشی شاهرخ در ارزروم بشدت زخمی شد و بر اثر آن در اوت ۱۴۳۵ درگذشت
امپراطوری اوزون حسن
هنگامی که اوزون حسن در اول شوال ۸۸۲ق/۵ ژانویه ۱۴۷۸م در سن ۵۳ سالگی درگذشت، امپراتوری ترکمان آققویونلو از شعب علیایی فرات تا کویر نمک بزرگ و از کرمان تا ماورای قفقاز و بینالنهرین و خلیج فارس کشیده شده بود. با اینکه پسرش خلیل سلطان که به جای وی به سلطنت رسید، فقط چند ماه بر سر قدرت بود، ولی برادر جوانش یعقوب توانست پس از براندازی وی، امپراتوری را به مدت دوازده سال در آرامش نسبی نگهدارد.[۲۰] پس از مرگ یعقوب امپراتوری درگیری یک سلسله نزاعهای بیوقفه قدرت شد. در ۸۹۶ق/۱۴۹۱م بایسنقر، فرزند هشت ساله یعقوب، تاجگذاری کرد و یک سال بعد در ۸۹۷ق/۱۴۹۲م توسط رستم خلع شد. رستم توسط قبایل پرناک و قجر تحت رهبری ابراهیم بیک دانا خلیل بایندر حمایت میشد. در ۱۴۹۴ ابراهیم بیک بایندر دستور داد که فرزندان شیخ حیدر صفوی که قبلاً پدرشان توسط یعقوب کشته شده بود، به دلیل فعالیتهای تهدیدکننده در اردبیل بازداشت شوند. اما در این میان کوچکترین پسر به نام اسماعیل فرصت یافت بگریزد و به لاهیجان پناه برد. در ۹۰۲ق/۱۴۹۷م رستم توسط پسرعمش احمد گوده برکنار شد. احمد به زودی با طغیان امرا به رهبری ابراهیم بیک بایندر روبروی شد و در ۹۰۳ق/۱۴۹۸م در اصفهان شکست خورده و به قتل رسید. پس از آن بهطور همزمان سه سلطان در نقاط مختلف امپراتوری حکومت میکردند: الوند در غرب، قاسم در دیاربکر و محمدی در فارس و عراق عجم. سرانجام در پائیز ۹۰۷ق/۱۵۰۱م اسماعیل صفوی که دو سال قبل از لاهیجان بازگشته بود و با استفاده از نفوذ مذهبی خود توانسته بود عده زیادی از جنگجویان ترکمان را به دور خود جمع کند وتبریز پایتخت اق قویونلوها را به اشغال خود درآورد.شاهاسماعیل در تابستان سال بعد کرمان، فارس و عراق عجم و در فاصله سالهای ۱۴–۹۱۳ق/۰۸–۱۵۰۷م دیاربکر و در پائیز ۹۱۴ق/۱۵۰۸م بینالنهرین را تسخیر کرد. سرانجام با مرگ مراد آخرین سلطان آققویونلو بود که سعی داشت با کمک عثمانیها دوباره تاج و تخت را بازپس گیرد، این سلسله منقرض شد
اوضاع اجتماعی و اقتصادی
در حکومتهایی نظیر آققویونلوها که به صورت اتحادیه سیاسی قبایل موجودیت داشتند (همچون قراقویونلوها و حتی تیموریان)، با سیورغالهای عظیمی از دیدگاه حقوق منطقهای و امتیازات مطلق مواجه هستیم. هنگامی که مناطق جدید تحت سلطه دولت درمیآمد، نواحی پیشین حکام محلی به صورت سیورغال به آنان برگشت داده میشد.[۲۱] یعقوب و احمد آققویونلو سیاست تضعیف سیورغالها را در پیش گرفتند. قاضی صفیالدین عیسی ساوجی وزیر یعقوب در تلاش برای جلوگیری از رشد نظام سیورغال، موازین و ضابطههای خود را در درجه اول علیه صاحبان سیورغالهای کوچک و متوسط راه انداخت.[۲۲] این تلاش راه به جایی نبرد و قاضی عیسی پس از مرگ یعقوب توسط امرای رده بالا به قتل رسید.[۷] تلاش برای تقویت حاکمیت مرکزی و مبارزه علیه صاحبان سیورغال در زمان احمدبیگ تجدید شد که این عمل خشم اشرافیت مقتدر نظامی را علیهاش برانگیخت و او نیز پس از هفت ماه حکومت در نبرد با امیران متمرد کشته شد.[۲۳]
میزان مالیات محصولات کشاورزی مکان به مکان و زمان به زمان فرق میکرده است. در زمان اوزون حسن در اکثر مناطق مالیات پنج یک یا خمس از محصولات کشاورزی رایج بود.[۲۴] قانوننامه حسن پادشاه در زمان اوزون حسن تدوین شد و هدف از آن نظاممند ساختن مالیاتها بود.[۷] لاجرم با توجه به ستمی که بر روستاییان روا میشد، دور از ذهن بود که تنظیمات اوزون حسن مورد پذیرش عموم قرار گیرد و حدود یکصدسال بعد در اکثر مناطق گرفتن خمس یا اندکی کمتر از آن همچنان برقرار بود.[۲۴] در این دوره به تدریج اهمیت ایران در تجارت جهانی بر اثر بازشدن راه دریایی هند از طریق دماغه جنوبی آفریقا و درگیریهای مداوم نظامی بین تیموریان و دولتهای ترکمانان در غرب کمرنگ شد، چه اوضاع متغیر داخلی این دولتها موانعی بر سر راه مفاهیم اقتصاد سیاسی و ملاحظات تجاری ماورای منطقهای ایجاد کرده بود.[۲۵]
شناخت ما از نظام پول رایج دولت آققویونلو دست کم در مناطق شرق آناتولی، از گزارشهایی است که در زمان سلطان سلیم اول عثمانی در این مناطق ضبط شده است: یک آقچه عثمانی در زمان آققویونلوها معادل با سه قراجه آقچه بود که به درهم نیز شهرت داشت. یک تنکه مساوی با دو آقچه عثمانی و یک شاهروقی (تحریف شده شاهرخی) معادل شش آقچه عثمانی بود.[۲۶] همچنین نوعی سکه نقرهای رواج داشت که وزن معیار آن ۴/۶ گرم (یا ۵/۲ گرم) بود و این سکه نیز تنکه نامیده میشد. سکههایی با وزن نصف، یک چهارم و یک هشتم سکه مذکور نیز موجود بود.[۲۶] در زمان آققویونلوها در کنار چند سکه رایج تنکه، دینار به خصوص دینار تبریزی در جریان بودهاست.[۲۷] آق قویونلوها سکه طلایی به وزن یک مثقال شرعی یعنی حدود ۳/۴ گرم ضرب میکردند که به احتمال معادل با اشرفی مصری بودهاست[۲۷]
فرهنگ و هنر
پس از اضمحلال قراقویونلوها و فتح ایران، نه تنها تختگاه آققویونلوها به شرق (تبریز) منتقل شد، بلکه فرهنگ ایرانی بر شیوه حکومت و فرهنگ آنها تأثیرات بسزایی گذاشت. در دوره اوزون حسن ریاست دیوان (وزیر)، مستوفی الممالک، محرر و میرآخور سلطنتی توسط متصدیان ایرانی اداره میشد.[۷] تبریز در فاصله بین سلطنت جهانشاه قراقویونلو و سلطنت اوزون حسن و پسر او یعقوب آققویونلو از مراکز عمده هنر کتابآرایی و معماری بود.[۲۸] از ابنیه دوره اوزون حسن به غیر از مرمت مسجد جامع اصفهان، چیزی باقی نمانده. یکی از تاجران ونیزی که حدود سال ۱۵۱۰م از تبریز دیدن کرده، باغ و قصر هشت بهشت و سایر ابنیه این شهر را توصیف نمودهاست.[۲۹] خمسه نظامی موجود در توپقاپیسرای و تاریخالرسل و الملوک طبری که در سال ۸۷۴ق/۱۴۷۰م تحریر شده از آثار تذهیب شده این دوره میباشند.[۳۰] دربار حکام ترکمان در تبریز در روزگاری که نگارگری هرات به دلیل اوضاع آشفته سیاسی در قلمرو شرقی تیموریان رو به افول گذاشته بود از هنر کتاب آرایی حمایت شایانی به عمل آورد. فی المثل یعقوب بیک تا پایان عمر خود دوستدار فرهنگ ایران باقیماند.
برای کسب اطلاعات بیشتر به کانال تلگرام ایل شاهسون مراجعه کنید
ویا به ادرس سایت اختصاصی ایل شاهسون shahsavanlar.ir
جو ، دارای چهار طبقه کاملاً متمایز است . طبقه اول که بر سطح زمین قرار گرفته ، در حدود 16 کیلومتر ارتفاع دارد و تروپوسفر خوانده می شود. هر چه در این طبقه بالاتر برویم هوا سردتر می شود . بعد از ان طبقه استراتوسفر آغاز می شود که ارتفاعش 50 کیلومتر است ، در اینجا حرارت رو به افزایش می گذارد . بعد از آن طبقه ، اینوسفر است که به 600 کیلومتر می رسد ، در اینجا در آغاز ، حرارت پایین آمده و بعد رو به افزایش می گذارد تا اینکه به یک هزار درجه سانتی گراد می رسد . در اینوسفر طبقات ذاتی وجود دارد که امواج رادیویی را به طرف زمین منعکس می سازد . بعد از اینوسفر طبقه اگزوسفر قرار دارد . در اینجا اتمسفر زمین پایان یافته و فضای وسیع آن طرف جو آغاز می گردد.
رستم است و یک دست اسلحه ( بسیار فقیر و تهیدست بودن )
ابشار گنجنامه در کدام شهر است؟
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 3886:1 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.