عذر بدتر از گناه !
عذر بدتر از گناه !
روزی ناصرالدین شاه در یک مجلس خصوصی به کریم شیره ای دلقک دربارش گفت کریم تو می دانی عذر بدتر از گناه چیست؟
کریم گفت: قربان این همه آدم فاضل و عالم اینجاست بنده ی ناچیز چه بگویم؟
ده روزی از این ماجرا گذشت و روزی شاه در راهروی کاخ قدم میزد که یکمرتبه کریم از پشت ستونی بیرون پرید و انگشتی به ناصرالدین شاه زد و از پشت بغلش کرده و مشغول بوسیدنش کرد.
خون به چشم شاه دوید و فریاد زد پدر سوخته چکار می کنی؟
کریم دستپاچه گفت: ببخشید قبله عالم فکر کردم خانم میباشد...
شاه گفت مردک عذر ب
مرغ منشی آفریقایی ، با پاهایش شکار را صید می کند ! اومارها را با چنگالایش می گرد و آن قدر آن ها را لگد مال می کند تا بمیرد.
قربان بند کیفتم، تا پول داری رفیقتم ( در مورد کسانی گفته می شود که بخاطر طمع به مال و ثروت دیگران با آنها دوست می شوند)
کتاب الهی نامه از کیست؟
پاسخ صحیح را به صورت شماره سوال:پاسخ صحیح به شماره 5000 2853 080 909 پیامک کنید. مثال: از چپ به راست بخوانید 30826:3 |
در صورت ویژه بودن امتیاز آن به شما اضافه خواهد شد.